هوش مصنوعی:
شاعر در این متن به سرنوشت و تقدیر اشاره میکند و از ناعادلانه بودن دنیا شکایت دارد. او بیان میکند که قدرتمندان همواره مورد احترام هستند، حتی اگر شایسته نباشند، در حالی که افراد فروتن و صادق مورد بیعدالتی قرار میگیرند. شاعر همچنین از وضعیت خود گله میکند که با وجود خدمتگذاری، اکنون مجبور به ترک دربار شده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و انتقادی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات تاریخی و ادبی نیاز به دانش پیشزمینه دارد.
شمارهٔ ٧۴١
ای فلکقدری که دایم بر بساط حضرتت
خسروان عهد را چون بندگان ساید جباه
باد زیر پای پیل حادثات افکنده سر
هر که طبعش با تو کژ دارد چو فرزین رسم و راه
بنده را در وجه خرجی اسب و استر صرف شد
اینزمان چون وقت رفتن آمدش زین بارگاه
خودتو انصافم بده آخر روا باشد که من
رخ براه آرم پیاده میروم از پیش شاه
خسروان عهد را چون بندگان ساید جباه
باد زیر پای پیل حادثات افکنده سر
هر که طبعش با تو کژ دارد چو فرزین رسم و راه
بنده را در وجه خرجی اسب و استر صرف شد
اینزمان چون وقت رفتن آمدش زین بارگاه
خودتو انصافم بده آخر روا باشد که من
رخ براه آرم پیاده میروم از پیش شاه
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ٧۴٠
گوهر بعدی:شمارهٔ ٧۴٢
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.