۱۶۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ٧۴١

ای فلکقدری که دایم بر بساط حضرتت
خسروان عهد را چون بندگان ساید جباه

باد زیر پای پیل حادثات افکنده سر
هر که طبعش با تو کژ دارد چو فرزین رسم و راه

بنده را در وجه خرجی اسب و استر صرف شد
اینزمان چون وقت رفتن آمدش زین بارگاه

خودتو انصافم بده آخر روا باشد که من
رخ براه آرم پیاده میروم از پیش شاه
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ٧۴٠
گوهر بعدی:شمارهٔ ٧۴٢
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.