۱۵۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ٧٨٢

ایدل ز پی جهان چه پوئی
وز زحمت جسم و جان چه جوئی

گر خار بگیردت سر دست
بگذر ز گل ایفلان چه بوئی

رو دست تهی چو گربه می لیس
چون سگ پی استخوان چه پوئی

چون بر تو نفس همی شمارند
بی فکر مگو هر آنچه گوئی

رو پرده دل بشوی ایشیخ
این خرقه و طیلسان چه شوئی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ٧٨١
گوهر بعدی:شمارهٔ ٧٨٣
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.