هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از درد فراق و دوری از فرزندش می‌نالد و اشتیاق شدید خود را برای دیدار مجدد با او بیان می‌کند. او از رنج‌های روحی و عاطفی که در غیاب فرزندش متحمل شده سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که بتواند دوباره او را ببیند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و پیچیده است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.

شمارهٔ ٨۵۵

فرزند هنرمند من ای نور دو چشمم
حقا که مرا بیتو ز جان هست ملالی

در هجر تو خون شد دل از اندیشه آنم
کایا بودم با تو دگر باره وصالی

روزیکه بصد حسرت و محنت بشب آید
بی روی چو ماه تو مرا هست بسالی

رفتی بهوای تو روان مرغ روانم
زین تیره قفس گر نبدی سوخته بالی

جاوید بمانم اگرت بینم و این حکم
اثبات محالست بتدبیر محالی

آورد دلم یکسخن خویش بتضمین
چون داشت در این قطعه دلسوز مجالی

چون شکر نگفت ابن یمین روز وصالت
شد در شب هجران تو قانع بخیالی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ٨۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ٨۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.