۱۰۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ١١ - مخمس

تا چند عمر خود بجوانان بسر کنیم
من بعد ما ز عشق مجازی حذر کنیم

در سینه هر چه هست ز غیرش بدر کنیم
ایدل بیا ز دنیی و عقبی گذر کنیم
با یاد دوست از همه قطع نظر کنیم

آن قادریکه خیل ملک از جلال اوست
چندین هزار گوی و مگوی از سئوال اوست

ارض و سما و عرش ز وصف کمال اوست
ذرات کاینات حجاب جمال اوست
آهی کشیم و آنهمه زیر و زبر کنیم

آن پیر پاک در صدف اینچنین بسفت
ذکر حدیث لعل ترا در دلش نهفت

هجر ترا کشید بهر کس سخن نگفت
گفتم که چیست حال منت تا ابد بگفت
با وعده وصال ترا در بدر کنیم

با ما ز لطف خویش سفر وعده کرد یار
نقد صفا ز نخل ثمر وعده کرد یار

یکحرف ازان دو لعل شکر وعده کرد یار
دیدار خود بملک دگر وعده کرد یار
خیزید عاشقان همه عزم سفر کنیم

در راه دوست اینهمه سوز و گداز چیست
مستغرق جمال ترا از نماز چیست

اندر نماز عشق مجازی نیاز چیست
ابن یمین حکایت دور و دراز چیست
عشقست هر چه هست سخن مختصر کنیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ١٠ - مستزاد
گوهر بعدی:شمارهٔ ١٢ - وله ترکیب در مرثیه فوت مولانا بهاءالدین و تاریخ فوت او
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.