۱۴۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۹۸

فرزند اعز محمد ایجان و دلم
مقصود توئی ز هستی آب و گلم

در جان زده ئی چنگ و گر نه ز غمت
بیم است که هر دمش ز تن بر گسلم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.