۱۳۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ٧٠ - ترجمه

قدوه اهل فضائل زبده آزادگان
اکرم الاخوان شهاب الدین که باشی شادکام

از ره چاکر نوازی قصه ئی اصغا نما
کرده از بیم ملالت دروی ایجازی تمام

بنده با جمعی خواص مجلس روحانیان
خلوتی دارم مصفا از کدورات عوام

موضعی از خرمی زیباتر از باغ ارم
وزره امن و فراغت غیرت دارالسلام

لیک در وی پای بند صحبت احباب نیست
این کنایت هیچ دانی از چه باشد از مدام

همتت گر ضامن اسباب جمعیت شود
چون ثریا منخرط گردند رد سلک نظام

ورنه ابناء الکرام اندر پی بنت الکروم
چون بنات النعش بگریرند از هم والسلام
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶٩ - ایضاً قطعه
گوهر بعدی:شمارهٔ ٧١ - ملمع
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.