۱۷۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۴ - خطاب بمنتجب الدین

اجل منتخب الدین اوحد الفقرا
کند قبول سلام و دعا برون زشمار

بغایتی بلقای تو آرزو مندم
که شرح دادن بعضی از آن بود دشوار

تو خویشتن زمی اندر کنار گیر از آنک
گرفته حجره محروس دیگری بکنار

وگرت دست رسد درد گر صلت پیوند
که آن ستیره بیکبارگی گسست مهار

عنان بوقت نگهدار سخت و سست مگیر
که تا برون نکند سر زنیفه شلوار

تو سخت میکن و مرز آب میده و میرو
که قلتبانی ازو در جوار باشد خوار

ولی تو تنگ مکن دل که در نخواهی ماند
بهیچ جا بچنین کیر از چنان کفتار

نعوذ بالله ازین گفته خاکمان بدهن
ز طیبتی که درو واجبست استغفار
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۳ - خطاب بفخر الدین
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۵ - خطاب بعفیف الدین
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.