هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از بزرگی و قدرت سخن میگوید و به دنبال پاسخ به سوالی دربارهٔ یک قرابه میباشد. او از انتظار طولانی و کیفیت آب زلال میگوید و در نهایت به این نتیجه میرسد که چنین موهبتی از طرف آن بزرگوار محال است. همچنین، شاعر به موضوعاتی مانند حلال و حرام در مذاهب اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و اخلاقی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به موضوعات مذهبی و فلسفی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۳۲ - آب بجای می
ای بزرگی که پایه قدرت
اولش غایت کمال بود
آفتاب سعادتت آن نیست
کش پس استوار زوال بود
زین تحیت پس از دعا و ثنا
غرض بنده یک سوال بود
بارها با خواص خود گفتی
دست تحقیق چون جمال بود
پس ز بهر یکی قرابه می
که مرا بر تو رسم سال بود
چون پس از انتظار یکساله
آب بدهی مرا چه حال بود؟
تا ندیدم من آن ندانستم
کاب هرگز چنان زلال بود
هر که زینگونه می دهد بکسی
راستی جای قاف و دال بود
تو نفرموده من این دانم
کز تو این موصلت محال بود
یا غرض این بدست تا باری
بهمه مذهبی حلال بود
اولش غایت کمال بود
آفتاب سعادتت آن نیست
کش پس استوار زوال بود
زین تحیت پس از دعا و ثنا
غرض بنده یک سوال بود
بارها با خواص خود گفتی
دست تحقیق چون جمال بود
پس ز بهر یکی قرابه می
که مرا بر تو رسم سال بود
چون پس از انتظار یکساله
آب بدهی مرا چه حال بود؟
تا ندیدم من آن ندانستم
کاب هرگز چنان زلال بود
هر که زینگونه می دهد بکسی
راستی جای قاف و دال بود
تو نفرموده من این دانم
کز تو این موصلت محال بود
یا غرض این بدست تا باری
بهمه مذهبی حلال بود
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱ - قاروره بیمار
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳ - اشتیاق
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.