۱۷۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۵ - شمسه نرگس

ای ملک بدیدار تو چون باغ بگل شاد
عالم بوجود تو چو روح از جسد آباد

با رحمت تو دود سقر مروحه روح
با هیبت تو نکهت صبح آذر حداد

از حزم تو پوشید زره قامت ماهی
وزجود تو زد موج گهر صفحه فولاد

با شربت الطاف تو تحلیل پذیرد
بحران سموم از مدد گرمی مرداد

از نعمت تو شمسه نرگس شده زرین
وز طیبت تو گنبد گل شاخه شمشاد

منشی فلک اجری ارزاق نداند
تا نشنود از کلک تو پروانه انفاد

گر بگذرد از عدل تو بر بیشه نسیمی
هرگز نکند شیر بر آهو بچه بیداد

رنجی که بهر وقت صداع تو نمودی
این بار بعذر آمد و در پای تو افتاد

بر درگه عالیت جهان همچو و شاقی
بر پای بماندست که هرگز منشیناد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۴ - باد صبا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۶ - خدایگان شریعت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.