هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و دردهای ناشی از آن سخن می‌گوید. او از هوس‌های گذرا، دل‌دردهای عاشقانه و سرگشتگی‌های دل خود می‌نالد و در نهایت به این نتیجه می‌رسد که شکایت از عشق به معشوق، خود نوعی لذت است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از اصطلاحات و استعاره‌های ادبی ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل احساسات و تجربیات بیان‌شده در شعر نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۵

باز مارا هوس خوش پسری افتادست
بازمان از پی دل دردسری افتادست

کار دل سخت بدافتاد درین بار که او
بکف سخت دل بد جگری افتادست

من نمیدانم کاین مشغله بر من زچه خاست
بیش ازین نیست که ما را نظری افتادست

هان بترس ایدل سرگشته که در آنسرکوی
هر کجا پای نهی تازه سری افتادست

چه خوشست اینکه شکایت کنم از عشق بدو
یعنی این کار مرا با دگری افتادست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.