هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر گفت‌وگوی شاعر با معشوق است که در آن شاعر از بی‌توجهی و عتاب‌های بی‌جمعشوق شکایت می‌کند. معشوق نیز با پاسخ‌های مبهم و گاه طنزآمیز، شاعر را بیشتر می‌آزارد. شاعر از درد هجران و رنج‌های عشق می‌گوید، اما معشوق به جای پاسخ روشن، با جملاتی مانند نیاز به پول یا تغییر موضوع، از پاسخگویی طفره می‌رود. در نهایت، شاعر از تغییر دل معشوق و بی‌وفایی او می‌نالد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند طنز و ابهام در گفت‌وگوها نیاز به سطحی از بلوغ ذهنی دارد.

شمارهٔ ۱۵

هر وقت دلدار مرا با من خطابی دیگر است
بی جرم با من هر دمش از نو عتابی دیگر است

گفتم به جان منت بنه جان بستدی بوسه بده
در زیر لب می‌گفت زه این از حسابی دیگر است

گفتم به من بگذار جان یا بوسه‌ای ده رایگان
گفتا نه این بینی نه آن این خود جوابی دیگر است

گفتم طریقی ساز پس یک ساعتم فریاد رس
کز هجر تو جان هر نفس در رنج و تابی دیگر است

گفتا که زر باید کهن ور نیست کوته کن سخن
نی نی حدیث زر مکن کان فصل بابی دیگر است

گفتم گذر کن سوی من باز آر آب روی من
کز طعنهٔ بدگوی من دل در عذابی دیگر است

بگشاد ز اشک چون گهر بر روی من روی دگر
یا رب ندانست اینقدر کاین آب آبی دیگر است

گفتی که دل شد نیکخو شد با دگر کس مهرجو
دوشین کجا خفتی بگو کاین خواب خوابی دیگر است
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.