هوش مصنوعی: این شعر از غم و درد فراق و جدایی سخن می‌گوید و از سوختن و آتش عشق و دوری می‌نالد. شاعر با استفاده از تصاویر شعری مانند سوختن شمع و ماه، اشک و آه، عمق درد خود را بیان می‌کند. همچنین، اشاره‌ای به زیبایی معشوق و تأثیر آن بر جهان دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۲۱

جانا غم فراق تو ما را چنان بسوخت
کزشرم آن مرا قلم اندربنان بسوخت

اشکی چو برق جست ز چشم چوابرمن
در رخت من فتاد و همه سوزیان بسوخت

زنهار هان وهان حذری کن زآه من
کز آه بنده دوش مه آسمان بسوخت

گفتند شمع و مه که چو روی تو روشنیم
این را سیاه شدرخ و آنرا زبان بسوخت

باسوز دل زهجر تونالم همی چنان
کز ناله ام چونال زبان در دهان بسوخت

در هجر تو امید ز پیری کرا بود
چون ماه چارده زغم تو جوان بسوخت

از مشک برقعی کن و از شب نقاب بند
کز آفتاب چهره خوبت جهان بسوخت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.