هوش مصنوعی: شاعر در این متن از ناامیدی و دل‌سوزی خود در عشق سخن می‌گوید. او از روزگار و یار ناسازگار شکایت دارد و بیان می‌کند که عشق و شرایط زندگی آن‌گونه که انتظار داشت نبوده است. همچنین، از بی‌اختیاری و زنده ماندن در غم هجران ابراز ناراحتی می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و غمگین است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و دل‌سوزی نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۷۱

آه که امید من بیار نه این بود
لایق آن روی چون نگار نه این بود

هجر نمودست و بارهی نه چنین گفت
جور فزودست و در شمار نه این بود

رفته بر دشمنم قرار گرفتست
با من دل سوخته قرار نه این بود

نوبت آن روزگار رفت که مارا
عشق نه زین دست بود و یار نه این بود

عشق چنین بود و کیسه مان نه چنین بود
یارنه این بود و روزگار نه این بود

از تو خجل مانده ام که بیرخ خوبت
زنده بماندیم و اختیار نه این بود
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.