۱۶۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۴

هر که جان پیش تو فدی نکند
وصل تو سوی او ندی نکند

آفتاب از طریق حسن رود
جز بروی تو اقتدی نکند

هر کجا وصل تو نماید روی
تن که باشد که جان فدی نکند

وعده داد وصل تو ما را
مدتی رفت و هیچ می نکند

چشم بیمار تو چه بی آبست
که بجز خون دل غذی نکند

دست رنجه مکن بکشتن من
کشتن چون منی کری نکند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.