هوش مصنوعی: شاعر از معشوق ترک خود می‌خواهد که چنگ بنوازد و آواز بخواند. او از شرم و ناز معشوق حتی در حالت مستی شکایت دارد و از خمیده‌پشتی چنگ و ارتباط آن با معشوق می‌گوید. شاعر از عشق نهان خود سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که اگر معشوق نبود، این راز فاش نمی‌شد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات شعری نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۱۱

ای ترک بیا و چنگ بنواز
آهنگ بگیر و برکش آواز

چون مست شدی هنوز هم شرم؟
از دست شدم هنوز هم ناز؟

چون چنگ تو زان خمیده پشتم
تا روی بروی تو نهم باز

برکش زتنم اگر رگی نیست
اندر همه پرده یا تو دمساز

چندین مزنم اگر نه چنگم
ور میزنیم نخست بنواز

گفتی تو که عشق من نهاندار
مگذار که فاش گردد این راز

نگذاشتمی اگر نبودی
رنگ رخ و آب دیده غماز
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.