هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از عشق و دلدادگی سخن میگوید. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند خورشید، ماه، شکر و لعل، احساسات خود را نسبت به معشوق بیان میکند. او از فداکاری در راه عشق، آرزوهایش و دردهای عشقی میگوید و در نهایت به این نتیجه میرسد که هیچکس از او بیچارهتر در عشق نیست.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۱۲۹
از روی چو خورشیدت هرگه که براندیشم
یکذره بود کمتر چون از قمر اندیشم
جائی که لبت باشد با انهمه شیرینی
از لعل تو بیزام گر از شکراندیشم
گفتی که برافشان سرگر عاشق جانبازی
من بهر نثار تو کی اینقدر اندیشم
در عشق تو چو نشمعم جان بر سرو سر برکف
دعوی کله داری وانگه ز سراندیشم
در آرزویم آمد کز ساعد خود سازم
هرگه که میانت را زرین کمر اندیشم
جز رنگ رخم حقا در خاطرم ارآید
هرگه که من درویش از وجه زراندیشم
گویم که بعشق از من بیچاره تری باشد؟
هم من بوم آن مسکین چون نیک براندیشم
گفتی پس کاری شو تا هست غمت برجای
لایق نبود گر من کار دگر اندیشم
یکذره بود کمتر چون از قمر اندیشم
جائی که لبت باشد با انهمه شیرینی
از لعل تو بیزام گر از شکراندیشم
گفتی که برافشان سرگر عاشق جانبازی
من بهر نثار تو کی اینقدر اندیشم
در عشق تو چو نشمعم جان بر سرو سر برکف
دعوی کله داری وانگه ز سراندیشم
در آرزویم آمد کز ساعد خود سازم
هرگه که میانت را زرین کمر اندیشم
جز رنگ رخم حقا در خاطرم ارآید
هرگه که من درویش از وجه زراندیشم
گویم که بعشق از من بیچاره تری باشد؟
هم من بوم آن مسکین چون نیک براندیشم
گفتی پس کاری شو تا هست غمت برجای
لایق نبود گر من کار دگر اندیشم
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.