هوش مصنوعی: این متن یک شعر عاشقانه است که در آن شاعر از معشوق خود می‌خواهد که پس از مدت‌ها دوری به دیدارش بیاید. شاعر از بدعهدی معشوق شکایت کرده و از او می‌خواهد که حداقل یک بار به دیدارش بیاید. در برخی ابیات نیز شاعر به زیبایی معشوق اشاره کرده و آرزو می‌کند که چشم بد از او دور باد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی است که برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از زبان شعر کلاسیک ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۱۶۷

مرحبا شادا زهی ای مه درآی
از کجا پرسیم بسم الله در آی

چشم بد از روی خوبت دور باد
سخت زیبا گشته خه خه درآی

روزها شد تا ندیدستم رخت
ساعتی بنشین بپا از ره درآی

این چه بدعهدیست آخر ای نگار
شرم از ما میکن و یک ره درآی

از سر دل دوستی گستاخ وار
بی تکلف ار در خرگه درآی

چند نوبت وعده ام دادی بهیچ
مردمی کن یکشب از ناگه درآی

ور تو می نتوانی آمد هر شبی
من بسازم هرمهی ایمه درآی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.