هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد دل و اندوه خود سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که کسی درد او را درک کند. او از بی‌توجهی معشوق و ناله‌های بی‌پاسخ خود می‌نالد و امیدوار است که دل معشوق نرم‌تر شود. همچنین، شاعر به مشکلات و ناملایمات زندگی اشاره می‌کند و از بخت ناخوشایند خود شکایت دارد.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عاطفی عمیق و اندوه‌آلود است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات شعر کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۷۳

آه ار ترا ز درد دل من خبر شدی
این انده دراز مگر مختصر شدی

چندان سخن که دوش بگفتم زحال خویش
آخر چه بودی ار سخنی کارگر شدی

چشم تو گر نبودی بیمار تیر او
چون بردلی زدی هم از انسوبدر شدی

دوش ارزجور تو دلم آهی زدی ز درد
والله که کارو بار تو زیر وزبر شدی

گفتی از آه تو نشود آینه سیاه
غره مشو چنین تو چه دانی مگر شدی

چندین هزار لابه که من میکنم بتو
یارب چه بودی ار دل تو نرمتر شدی

تو خفته چو بخت من ایدوست ورنه دوش
زان ناله های زار ترا هم خبر شدی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.