هوش مصنوعی: شاعر از بخت و اقبال ناسازگار و روزگار ناعادلانه شکایت می‌کند و از اینکه جهان به او حتی یک جرعه می (نعمت) نمی‌دهد گله می‌کند، در حالی که دیگران بدون هیچ زحمتی از نعمات بهره‌مند می‌شوند. او از ظلم زمانه و چرخش بی‌امان روزگار به ستوه آمده و در جستجوی پایان این رنج است.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم فلسفی و انتقادی نسبت به زندگی و روزگار است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌هایی مانند «می» و «خماری» ممکن است نیاز به درک ادبی بالاتری داشته باشد.

شمارهٔ ۱۱۴

ما را ندهد سپهر یک جرعه می
کو را نبود زود خماری در پی

ای خون بد زمانه آخر تا چند
وی گردش روزگار آخر تا کی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.