هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که از مفاهیمی مانند عشق، فقر، فنا، و طهارت روح سخن می‌گوید. شاعر از ویرانی تن و دل سوخته خود می‌گوید و اشاره می‌کند که خوبرویان با غارت دل او، باعث نابودی و خسارت شده‌اند. همچنین، به مفاهیم عرفانی مانند فقر روحانی، سلطنت فقرا، و سلوک عاشقانه اشاره دارد. در نهایت، متن به دیدار خدا و اشارات عرفانی ختم می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۴۰

تن ویرانه ام از لطف عمارت کردند
خوبرویان که دل شیفته غارت کردند

داد دل خاک تن سوخته بر باد فنا
آب این مزرعه را جوی خسارت کردند

تن آلوده نه در خورد دل پاک بود
طرف این مصطبه موقوف طهارت کردند

بنده همت آنان که بامراز سر خویش
بگذشتند و بکونین امارت کردند

چرخ واماند و مدار فلک مهر بپاست
طرح این طاق بصد گونه مهارت کردند

نقطه ئی بیش نبود اینهمه ابواب و فضول
نوع تقیید بتغییر عبارت کردند

امت عشق زدید خود و دیدار خدای
دیده بستند و بابروی اشارت کردند

فقرا خسرو اقلیم بقایند و فنا
نظر آنان که براینان بحقارت کردند

سلطنت سلطنت فقر و گدایان سلوک
خسروانند که تایید صدارت کردند

دوش در میکده عشق حریفان سروش
دعوت هوش بمینای بشارت کردند

راه آن ملک که شیرین دهنانند ملوک
طی گدایان طریقت بمرارت کردند

خیر محضند ولی در سفر عشق صفا
خوبرویان وفا پیشه شرارت کردند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.