هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق به معشوق و جذبه‌های روحانی سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند زلف سیاه، شاه ختن، و نور خدا، احساسات عمیق عاشقانه و معنوی خود را بیان می‌کند. همچنین، مفاهیمی مانند صبر، عشق الهی، و تجلی خداوند در طبیعت و وجود انسان مورد توجه قرار گرفته است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری و تجربه نیاز دارند.

شمارهٔ ۵۹

ای بلب آمده جان یار ببالین آمد
صبر کن وقت نثار من مسکین آمد

آمد آن شاه ختن با شکن زلف سیاه
شهر آراسته شد قافله چین آمد

گشت چون گونه او خانه من رشک بهار
یار با گونه چون خرمن نسرین آمد

بی پریشانی دل دولت دین بود بدست
این سر زلف سیه راهزن دین آمد

دل ز عشق رخ آن شاه بشطرنج خیال
بیدقی راند که تا خانه فرزین آمد

سینه بگشای کزان جلوه کند نور خدای
طور سینای من آن سینه سیمین آمد

دل من چند گهی راه تلون پیمود
عشق رهبر شد و در خانه تمکین آمد

عشق ورزیدم و بنیاد مرا کند ز بیخ
این هنر شیوه اش از روز ازل کین آمد

بپر خویشتن ای عقل چو پروانه مناز
عشق سوزنده تر از آذر بر زین آمد

آفتاب از دل ذرات جهان گشت پدید
شاهد جان بشهود آمد و شیرین آمد

خواست با لذات تجلی کند از مکمن غیب
جلوه ئی کرد و بجولانگه تکوین آمد

گل تکثیر هبا شد گل توحید دمید
که با مکان بشر دوحه یاسین آمد

آیت عشق حسین بن علی جلوه ذات
که تولاش نشاط دل غمگین آمد

بلبلی بود صفا در قفس تن بهواش
رفت و باز آمد و با شهپر شاهین آمد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.