هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از عشق عمیق و سوزان سخن میگوید که گوینده را از خود بیخود کرده است. شاعر از دلدادگی، اسارت در زلف معشوق، وصف زیباییهای او، و احساس بیقراری و بیپناهی در عشق میسراید. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند وحدت وجود و رسیدن به حقیقت از طریق عشق دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که درک آنها به بلوغ فکری و احساسی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند اسارت در عشق یا وحدت وجود ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۹۹
عشقم چنان ربود که از جان و از تنم
در حیرتم که پرتو عشقست یا منم
گفتم که دست گیردم آن طره بتاب
گر دید بند پایم و زنجیر گردنم
گویند رخت گیر و برو از دیار یار
غافل که دست عشق گرفتست دامنم
بی رشته دو زلف تو با این فرا خناست
عالم بدیده تنگ تر از چشم سوزنم
خواهی قیامت ار تو در آئینه بنگری
بین قد خود معاینه در چشم روشنم
از کشت عمر حاصل من شد جوی ز عشق
و آن نیز شد چو برق وزد آتش بخرمنم
ویران کنم عمارت عقل و بنای عشق
تا آفتاب دوست بتابد ز روزنم
بگریختم ز جور فلک در پناه یار
منت خدای را که بلندست ماء/منم
پرواز میکند بهوای صنوبری
مرغ دلم که طائر طوبی نشیمنم
آن طائرم که روح قدس در فضای قدس
گسترده بی مصادمه دام ارزنم
هرگز گمان نداشتم از بخت و اتفاق
ایندولتی که گشته خرابات مسکنم
دل دشت بی نهایت و من با عصا و دست
این دشت را شبان بیابان ایمنم
مرد غزای نفسم و نفی صفاست تیغ
ذکر خطست و خال تو در جنگ جوشنم
در حیرتم که پرتو عشقست یا منم
گفتم که دست گیردم آن طره بتاب
گر دید بند پایم و زنجیر گردنم
گویند رخت گیر و برو از دیار یار
غافل که دست عشق گرفتست دامنم
بی رشته دو زلف تو با این فرا خناست
عالم بدیده تنگ تر از چشم سوزنم
خواهی قیامت ار تو در آئینه بنگری
بین قد خود معاینه در چشم روشنم
از کشت عمر حاصل من شد جوی ز عشق
و آن نیز شد چو برق وزد آتش بخرمنم
ویران کنم عمارت عقل و بنای عشق
تا آفتاب دوست بتابد ز روزنم
بگریختم ز جور فلک در پناه یار
منت خدای را که بلندست ماء/منم
پرواز میکند بهوای صنوبری
مرغ دلم که طائر طوبی نشیمنم
آن طائرم که روح قدس در فضای قدس
گسترده بی مصادمه دام ارزنم
هرگز گمان نداشتم از بخت و اتفاق
ایندولتی که گشته خرابات مسکنم
دل دشت بی نهایت و من با عصا و دست
این دشت را شبان بیابان ایمنم
مرد غزای نفسم و نفی صفاست تیغ
ذکر خطست و خال تو در جنگ جوشنم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.