هوش مصنوعی: این شعر به ستایش شخصی با طبیعت نیکو و بزرگ‌منشی می‌پردازد که با وجود دشمنی‌ها و ناملایمات، همچنان بر اصول اخلاقی خود پابرجاست. شاعر از نادانی دشمنان و تلاش‌های بی‌ثمر آنان برای آسیب رساندن به این فرد سخن می‌گوید و در نهایت بر بزرگی روح و گذشت او تأکید می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق اخلاقی و اجتماعی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات به دشمنی و ناملایمات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا نامناسب باشد.

شمارهٔ ۹

سرافرازا تو آن صدری که طبعت
به جز تخم نکو نامی نکارد

گلستان کرم را بشکفد گل
اگر ابر کفت بر وی به بارد

میان هر چه زان عاجز شود وهم
حکومتها همه رایت گذارد

ز من دریاب و این یک نکته بشنو
که هر کان بشنود بر دل نگارد

تبی کامد به تو نز بهر آن بود
که تا بر خاطرت رنجی گمارد

ز بس کامیخت با دونان بترسید
که او را هر کس از دونان شمارد

به دریای لطافت کان تن تست
فروشد تا مگر غسلی برآرد

پس آنگه زود برگردید و دانست
که تاب حمله دریا ندارد

سزد گر طبعت از روی بزرگی
چنین بی خردگی زو در گذارد

نصیب خصم بی آب تو با دا
تبی کورا به خاک و گل سپارد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.