هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از درد هجران و عشق شکایت میکند و آرزو میکند که ای کاش شب، زخم عقرب، و دیگر عوامل رنجآور وجود نداشتند تا از درد عشق و هجران رها شود. او از زندگی بدون معشوق ابراز نارضایتی میکند و آرزو میکند که ای کاش چنین زندگیای وجود نداشت.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۲۸
کاشکی اندر جهان شب نیستی
تا مرا هجران آن لب نیستی
زخم عقرب نیستی بر جان من
گر ورا زلف معقرب نیستی
ور نبودی کو کبش در زیر لب
مونسم تا روز کوکب نیستی
ور مرکب نیستی از نیکویی
جانم از عشقش مرکب نیستی
ور مرا بی یار باید زیستن
زندگانی کاش یارب نیستی
تا مرا هجران آن لب نیستی
زخم عقرب نیستی بر جان من
گر ورا زلف معقرب نیستی
ور نبودی کو کبش در زیر لب
مونسم تا روز کوکب نیستی
ور مرکب نیستی از نیکویی
جانم از عشقش مرکب نیستی
ور مرا بی یار باید زیستن
زندگانی کاش یارب نیستی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.