۲۲۸ بار خوانده شده
یاد آیدم چو محنت ایام سخت خویش
بر تن درم چو مردم دیوانه رخت خویش
بیمار درد هجرم و مرگم بود طبیب
دارم دوا زخون دل لخت لخت خویش
پشمین کلاه خویش به سلطان نمی دهم
گر فی المثل عوض دهدم، تاج و تخت خویش
شاهی که جور پیشه نماید همی زند
با دست خویش تیشه به پای درخت خویش
تا شد ثنای آل علی روزیم «محیط»
ممنون شدم زطالع مسعود و بخت خویش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
بر تن درم چو مردم دیوانه رخت خویش
بیمار درد هجرم و مرگم بود طبیب
دارم دوا زخون دل لخت لخت خویش
پشمین کلاه خویش به سلطان نمی دهم
گر فی المثل عوض دهدم، تاج و تخت خویش
شاهی که جور پیشه نماید همی زند
با دست خویش تیشه به پای درخت خویش
تا شد ثنای آل علی روزیم «محیط»
ممنون شدم زطالع مسعود و بخت خویش
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۲ - موشّح به اسم مبارک اعظم اسماء الله الحسنی علیه السلام
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۴ - در منقبت حضرت صاحب الأمر و الزّمان علیه السلام
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.