۲۰۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۶

به پیش آتش آهم زبانه ی آتش
چنان بود که ز آتش زبانه ی آتش

ز دوریت چو کشم آه بیشتر سوزم
بلی نسیم بود تازیانه ی آتش

درون تربت من چیست غیر خاکستر
جز این متاع چه خواهی زخانه ی آتش

بیان درد دل خود بهر که کردم، سوخت
مگر زبان من آمد زبانه ی آتش

چنان به سوختن اندر غم تو خو کردم
که دور از آتشم اندر میانه ی آتش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.