هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق ناکام و دردهای عاطفی خود میگوید. او از ترس آه یار، ناکامیهایش، و رنجهای دلش سخن میراند و گاهی خود را سرزنش میکند. همچنین، به رمز و رازهای نگاه معشوق اشاره میکند که برایش ناشناخته باقی مانده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاطفی عمیق و نگاه فلسفی به عشق و رنجهای آن است که درک آن برای نوجوانان کمسنوسال دشوار بوده و مناسب مخاطبان با درک ادبی و عاطفی بالاتر است.
شمارهٔ ۵۳
بنشست دلم عمری چون گرد براه او
برخواست به ناکامی میترسم از آه او
دردم چو شود افزون گویم سرخود گیرم
می گویم و می گیرم در دم سر راه او
دلگیر شدم از جان شاید که کند کاری
یا بخت سیاه من یا چشم سیاه او
گر رنجه شدی از دل اینک تو و اینک وی
ما را ز چه می سوزی جانابه گناه او
بر سرّبسی پنهان آگاه شدم اما
آگاه نگردیدم از سرّ نگاه او
برخواست به ناکامی میترسم از آه او
دردم چو شود افزون گویم سرخود گیرم
می گویم و می گیرم در دم سر راه او
دلگیر شدم از جان شاید که کند کاری
یا بخت سیاه من یا چشم سیاه او
گر رنجه شدی از دل اینک تو و اینک وی
ما را ز چه می سوزی جانابه گناه او
بر سرّبسی پنهان آگاه شدم اما
آگاه نگردیدم از سرّ نگاه او
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.