۱۸۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۳

اگر نبیند سوی من ساقی چه سود ار می دهد
نشاء نظاره آن چشم را می کی دهد

چشم مستش هر دمم مست از نگاهی می کند
مست چون ساقی شود پیمانه پی در پی دهد

مدتی شد کز ضمیرش رفته ام دشمن کجاست
تا مرا بعد از فراموشی به یاد وی دهد

ای که گویی ناله کم کن لب به بندم من ولیک
چون کنم با آن که هربندم نوای نی دهد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.