هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از غم و اندوه، عشق نافرجام و رنجهای عاطفی سخن میگوید. شاعر از گریههای بیپایان، فراموشی عزیزان، سوختن عشق و ناامیدی در رابطه عاشقانه مینالد. همچنین، اشارهای به زیبایی زودگذر و از دسترفته دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاطفی پیچیده و غمانگیز است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهی عاطفی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق نافرجام و رنجهای روحی ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد.
شمارهٔ ۲۶
زان نبینم چشم خود کز گریه پرشد دامنش
هرکه تر شد دامنش دیگر نمی بینم منش
می دهد بر باد این گل حسن را تر دامنی
گل در آتش کی رود گر تر نباشد دامنش
گر ندارد خون من در گردن آن نامهربان
چون شود رنگین به خونم دست ها در گردنش
چشم می پوشم کنون هرگاه می بینم ز روز
آن که روشن بود چشم از نکهت پیراهنش
هرکه تر شد دامنش دیگر نمی بینم منش
می دهد بر باد این گل حسن را تر دامنی
گل در آتش کی رود گر تر نباشد دامنش
گر ندارد خون من در گردن آن نامهربان
چون شود رنگین به خونم دست ها در گردنش
چشم می پوشم کنون هرگاه می بینم ز روز
آن که روشن بود چشم از نکهت پیراهنش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.