۲۱۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۷

از تو ممنونم اگر از مژه خون میریزم
گر غمت نبود خون این همه چون میریزم

خورده ام زخمی و تا گم نکند صیادم
هر قدم قطره از خون درون میریزم

صبر کو تا جگرم خون شود و گریه کنم
لخت لختش زره دیده برون میریزم

دیده مشغول خیال است از آن امشب خون
از شکاف دل بی صبر و سکون میریزم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.