هوش مصنوعی:
در این متن، شاعر از زیبایی و جلال یک شخصیت یا پدیده (احتمالاً معشوق یا خورشید) سخن میگوید که حتی ستارگان از دیدن آن به لرزه میافتند. توصیفهای شاعرانهای از انعکاس صورت آن در جام باده ارائه میشود و بهگونهای بیان میکند که گویی خورشید از شرم در آب فرو رفته است.
رده سنی:
15+
این متن دارای مفاهیم شاعرانه و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۱
نموده صبح صادق جامه پاره
فتاده لرزه بر جان ستاره
در آن مجلس که خلد جاودان بود
ز آثار جمالش هم چنان بود
که گر از چشم پابیرون نهادی
نگه چون مست از پا اوفتادی
چو عکس آن رخ چون سیم ساده
فتاده دیدم اندر جام باده
گمان بردم که خورشید جهانتاب
زشرمش سر فرو بُردَست در آب
فتاده لرزه بر جان ستاره
در آن مجلس که خلد جاودان بود
ز آثار جمالش هم چنان بود
که گر از چشم پابیرون نهادی
نگه چون مست از پا اوفتادی
چو عکس آن رخ چون سیم ساده
فتاده دیدم اندر جام باده
گمان بردم که خورشید جهانتاب
زشرمش سر فرو بُردَست در آب
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.