۱۱۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۰۲

نوبهار آمد که بوی گل جهانرا خوش کند
جرعه نوشان را شقایق نعل در آتش کند

خرم آن شاهد که نوشد جرعه ی بیغش بناز
عاشق دلخسته از نظاره ی او غش کند

لاله خون ریزان، گل آتشبار و سوسن ده زبان
مرغ سرگردان ازینها با که خاطر خوش کند

چشم و دل گردد زمین و آسمان، چون ماه من
جلوه بر تخت روان و ناز بر ابرش کند

آهوان را چشم و مرغان را نظر مانده به راه
تا کی این ترک شکاری دست در ترکش کند

شمه یی طاقت نیارد گر بود صبح و شفق
آنچه بر دل جام صاف و ساقی مهوش کند

بلبل طبع فغانی در گلستان نظر
بهر تسخیر گلی این نغمه ی دلکش کند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.