هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و درد ناشی از آن سخن می‌گوید. او از شرم و دوری معشوق، تأثیر زیبایی‌اش بر شهر، و آتش عشقی که جهان را سوزانده، می‌نالد. همچنین به حالت‌های عاشقانه و دردهای پنهان دل اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۳۵۳

نتوانم که بینم از دورش
آه از شرم چشم مخمورش

نیست در شهر کس که عاشق نیست
چه بلا گشت حسن مشهورش

این چراغ از کدام انجمنست
که جهانی بسوخت از نورش

رفت آن ماه نیم مست برون
چه شبی روز کرد مخمورش

چه بود حالت نظر بازی
که چنین آفتیست منظورش

چکند عطر پیرهن، عاشق
فکر کن زعفران و کافورش

چه دلست این دل فغانی وای
که نه پیداست ماتم و سورش
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.