هوش مصنوعی:
شاعر از تنهایی و ناامیدی خود میگوید، چرا که امیدش به وصل یار از بین رفته و دیگر دلیلی برای شادمانی ندارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عاطفی و ناامیدی است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار بوده و ممکن است تأثیر منفی بر روحیهی آنها بگذارد.
شمارهٔ ۲۳۱ - الخوف
دم با که زنم کنون که همدم بنماند
دل ریش شد و امید مرهم بنماند
من خوش به امید وصل او می بودم
اکنون به چه خوش شوم که آن هم بنماند
دل ریش شد و امید مرهم بنماند
من خوش به امید وصل او می بودم
اکنون به چه خوش شوم که آن هم بنماند
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۰ - الخوف
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۲ - الخوف
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.