۱۲۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۶۹

دوش این چشمم که دُرّ مکنون می ریخت
تا صبحدمی از رگ جان خون می ریخت

دُرّی که به سالها به جمع آمده بود
دامن دامن زدیده بیرون می ریخت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.