۱۱۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۵

هر کاو زخری سبزک آید خورشش
بر مرگ مفاجا بود آخر کنشش

آن کس که همی می هلد و سبزه خورد
بر گردن من خون چنان کس بکشش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.