۲۱۲ بار خوانده شده

بخش ۳ - نعت حضرت رسالت پناه محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم

محمد صیقل مرآت بینش
نظر پیمای چشم آفرینش

شفاعت سنج جرم آباد هستی
قناعت گنج ملک تنگدستی

فلک گلدستهٔ طرف کلاهش
ملک پروانهٔ شمع نگاهش

حقیقت را گل آغوش پرور
شریعت را لوای دوش پرور

به خلقت ز انبیا پیشی گرفته
ز سبقت با خدا خویشی گرفته

دلیل قدرو اعجازش همین بس
که رهرو پیش و رهبر آمد از پس

زبان کج نغمهٔ او را و نعتش
خرد مجذوب مادر زاد نعتش

زبان با ذکر نعتش آشنا نیست
که نعتش جز به دل گفتن روا نیست

گر استغنای نعت از دل نرنجد
دگر زین مژده دل در دل نگنجد

کجا نعت سزای او توان گفت
خدا شو تا ثنای او توان گفت

ز شهرستان رحمت بی نصیبم
غریبم یا رسول الله غریبم

تو بیکس دوست من همسایه دشمن
نیا بی تا کسی بیکس تر از من

ز رحمت زار خویشم ده گیاهی
بهشتی کن گیاهم از نگاهی

گر از ننگم شفاعت ارزشی نیست
تنک سرمایه را آمرزشی نیست

همین بس کز گنه شرمندگانیم
ارادت سنج امت بندگانیم

گلی از نو بهاران تو دارم
اطاعت داغ یاران تو دارم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲ - مناجات به درگاه قاضی الحاجات
گوهر بعدی:بخش ۴ - صفت شب و سبب آغاز این خجسته داستان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.