هوش مصنوعی:
این شعر از عشق و دیوانگی در عشق سخن میگوید. شاعر از گریهها و اشکهایش میگوید که به دلیل سودای معشوق بر چهرهاش نشسته است. او از رفتار معشوق شکایت دارد و میگوید اگر شیوهٔ رفتار او اینگونه است، باعث رنج و شکستن دلها خواهد شد. شاعر همچنین به بیعقلی صحبت با معشوق مست اشاره میکند و اینکه عشق او را به دیوانگی کشانده است.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عمیق عشقی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین اشارههایی به مستی و دیوانگی دارد که مناسب گروههای سنی بالاتر است.
شمارهٔ ۸۹
هر دُر اشکی که آمد چشم گریان را به دست
بر سرِ بازار سودای تو بر وجهی نشست
شیوهٔ رفتار اگر این است ای سرو بهشت
شاخ طوبی را بسی بر طرف جو خواهی شکست
سرو اگر لافد به بالای تو آب او مبر
سهل باشد زور کردن بر حریف زیر دست
میل دل با چشم او از غایت دیوانگی ست
عین بی عقلی ست صحبت داشتن با ترک مست
می کشد پیش خیال او خیالی نقد جان
در خور او نیست امّا هر که هست و هرچه هست
بر سرِ بازار سودای تو بر وجهی نشست
شیوهٔ رفتار اگر این است ای سرو بهشت
شاخ طوبی را بسی بر طرف جو خواهی شکست
سرو اگر لافد به بالای تو آب او مبر
سهل باشد زور کردن بر حریف زیر دست
میل دل با چشم او از غایت دیوانگی ست
عین بی عقلی ست صحبت داشتن با ترک مست
می کشد پیش خیال او خیالی نقد جان
در خور او نیست امّا هر که هست و هرچه هست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.