۱۷۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۴۸

هردم از غیبم به گوش دل ندایی می رسد
کز پیِ هر درد تشریف دوایی می رسد

پر منال ای دل چو نی از بی نوایی هر نفس
چون به قدر حال هر کس را نوایی می رسد

هرکس از دیوان قسمت چون نصیبی می برند
بی دلان را ز آن قد و بالا بلایی می رسد

هرکه در راه طلب از خویشتن بیگانه شد
عاقبت روزی به کوی آشنایی می رسد

از سر اخلاص هر کاو چون خیالی در رهش
می نهد پای طلب آخر به جایی می رسد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.