۱۵۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۵۲

هرکه زاین وادی به کوی بخت و دولت می رسد
از ره و رسم قدم داریّ و همّت می رسد

فرصت صحبت مکن فوت از پیِ مقصود خویش
حالیا خوش بگذران کآن هم به فرصت می رسد

از خروش کوس شاهان این نوا آید به گوش
کاین سرا هر پادشاهی را به نوبت می رسد

آخر ای سرگشتهٔ وادیّ هجران بیش ازاین
تشنه لب منشین که دریاهای رحمت می رسد

از ره غربت خیالی عاقبت جایی رسید
هرکه جایی می رسد از راه غربت می رسد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.