هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و رازداری در برابر معشوق سخن می‌گوید و از رنج‌های عاشقی و ناتوانی در ابراز احساسات به دلیل شرمساری می‌نالد. همچنین، درخواست رحمت و بخشش از سوی معشوق یا پروردگار مطرح می‌شود.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی و احساسی نیاز به درک بالاتری از ادبیات و مفاهیم شعری دارد.

شمارهٔ ۳۴۴

ای پارسا که دایم رو در نماز داری
سرّ که می سرایی راز که می گذاری

از طاق ابروانش رو کرده ای به محراب
در پیش خویش تا کی دیوار کژ برآری

تا با غمش قرینم خون خوردن است کارم
کار من از غم این است باری تو در چه کاری

آنجا که عشقبازان تحفه ز طاعت آرند
ما تحفه یی نداریم بیرون ز شرمساری

ما گرچه بیرهی را از سر نمی گذاریم
تو بر طریق رحمت باشد که درگذاری

گردن بنه خیالی باشد که بار یابی
کز سرکشی نیابی توفیق لطف باری
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.