هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، به مضامینی مانند عشق، رندی، اسرار عشق، و آزادگی از قید و بندهای ظاهری می‌پردازد. شاعر از عشق به معشوق و رهایی از تعلقات دنیوی سخن می‌گوید و به مفاهیمی مانند حلاج و عطار اشاره می‌کند که نمادهای عرفان و شوریدگی هستند. همچنین، شعر به مسائل ایمان و کفر، عدالت، و آزادی روحانی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند حلاج و تکفیر ممکن است نیاز به پیش‌زمینه‌ای از ادبیات و تاریخ عرفان داشته باشد.

شمارهٔ ۶۱

نقش یوسف تا بکی نقاش بر دیوارها
یوسف ار داری بیاور بر سر بازارها

باغبانا گر تو بیرون میکنی ما را زباغ
بوی گل شاید شنید از رخنه دیوارها

من که دارم یکختن نافه ززلفت در ضمیر
منت بیجا نخواهم بردن از عطارها

کی بگوش از سینه و دل آیدت بانگ سرود
نشنوی جز ناله اندر منزل بیمارها

حرفها آموخت رندی دوشم از اسرار عشق
بود در هر حرف او پنهان بسی اسرار ها

شایدش گر فاش گوید سر حق در انجمن
هر که چون حلاج خوش کرده است جابردارها

هر چه بر ذرات عالم عرضه شد روز ازل
من گزیدم عشق خوبان را زدیگر کارها

بار دلها داشت زلفش دل بزیر بار زلف
وه که بر بار دلم افزوده شد سربارها

نه بدیرم هست راه و نه حرم ای همرهان
عشق بازان فارغند از سبحه و زنارها

گر بگیرد شحنه ام یا شیخ تکفیرم کند
کسوت مستان تو عاری بود از عارها

مشکل آشفته نگشاید زشیخ خانقاه
عقده کس حل نشد جز بر در خمارها

تا نسوزم زآتش عصیان ببالا دوختم
کسوتی کز حب حیدر داشت پود و تارها

راه ایمان میزند آن چشمکان کافرت
بر که شاید داوری بردن از این عیارها

بر در میرمؤید آنکه چون نوشیروان
هست از دیوان عدلش در جهان آثارها
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.