هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و عرفانی است. شاعر از رابطهی خود با معشوق و شیخ سخن میگوید، از درد عشق و امید به رهایی مینالد، و در نهایت به عشق الهی و صفای دل اشاره میکند. همچنین، شاعر از دنیا و اهل آن ناامید است و تنها امیدش به خداوند است.
رده سنی:
16+
محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار میباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی از دنیا و امید به معشوق الهی ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد.
شمارهٔ ۱۲۳
گمان مبر که مرا با تو ماجرائی هست
و گر بعمد کشی گویمت خطائی هست
میانه من و شیخ این حدیث معهود است
که این ثواب و گنه را مگر جزائی هست
زجام جم بودش عار و تاج کیخسرو
اگر بساحت دیر مغان گدائی هست
چه شد که میکشدم دل بسوی بزم رقیب
مگر بمحفل بیگانه آشنائی هست
طبیب زحمت بیجا مبر زما بگذر
بدرد عشق گمان میبری دوائی هست
تمام کعبه دل سر بسر صفا باشد
بکعبه گل اگر مروه و صفائی هست
مجو زاهل صناعت دلا دگر اکسیر
زخاک کوی مغانت چو کیمیائی هست
از این و آن بجهان ناامیدم آشفته
بود زشیر خدا گر مرا رجائی هست
کسش دیت ننویشد که خود تواش دینی
شهید عشق تو را طرفه خونبهائی هست
و گر بعمد کشی گویمت خطائی هست
میانه من و شیخ این حدیث معهود است
که این ثواب و گنه را مگر جزائی هست
زجام جم بودش عار و تاج کیخسرو
اگر بساحت دیر مغان گدائی هست
چه شد که میکشدم دل بسوی بزم رقیب
مگر بمحفل بیگانه آشنائی هست
طبیب زحمت بیجا مبر زما بگذر
بدرد عشق گمان میبری دوائی هست
تمام کعبه دل سر بسر صفا باشد
بکعبه گل اگر مروه و صفائی هست
مجو زاهل صناعت دلا دگر اکسیر
زخاک کوی مغانت چو کیمیائی هست
از این و آن بجهان ناامیدم آشفته
بود زشیر خدا گر مرا رجائی هست
کسش دیت ننویشد که خود تواش دینی
شهید عشق تو را طرفه خونبهائی هست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.