هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که به موضوع عشق، شهوت، عقل و رستگاری می‌پردازد. شاعر از عشق به عنوان نیرویی رهایی‌بخش سخن می‌گوید که می‌تواند از شهوت نجات دهد. او همچنین به محدودیت‌های عقل در برابر عشق اشاره می‌کند و از رندی و هوس‌بازی عشاق دفاع می‌نماید. در ادامه، شاعر از دردهای عشق و ناتوانی در رهایی از دام آن می‌گوید و در نهایت به نور علی(ع) و شکستن بت‌ها اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین، اشاره به موضوعاتی مانند شهوت و هوس‌بازی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۲۶۶

بمددکاری عشقت زهوس شاید رست
عشق هر جا بدرون شد در شهوت بربست

عقل را بار ندادند بخلوتگه عشق
کی بود بار گدا را چو شهنشاه نشست

عیب رندی و هوسناکی عشاق مکن
کاین مجازیست که لابد بحقیقت پیوست

نه گمانم که در آفاق پذیرد مرهم
ناوک تیر نظر در دل هر کس بشکست

طایر بی پر و بال دل و رستن از دام
وه که جبریل باین بال از این دام نجست

هم مگر بوسه نهد ریش درون را مرهم
نمک قند لبت چون دل مجروح بخست

تو اگر زاهد خود بینی و گر عارف حق
لاجرم هیچکس از طعنه اغیار نرست

همچو پرگار بسر میدوم از هر طرفی
اختیاری چو در این دایره ام نیست بدست

نبرد منت ساقی بهمه دور حیات
هر که آشفته کشد جرعه ای از جام الست

در حرم خانه دل نور علی همچو خلیل
هر کجا نقش بتی دید سرا پا بشکست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.