عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر بن قابوس بن وشمگیر بن زیار از آل زیار بود. پدرانش در نواحی شمال ایران - گرگان طبرستان، گیلان و ری سال‌ها حکومت و امارت داشتند. خود او نیز اگر از سلطنتی باشکوه و قدرت برخوردار نبود فی‌الجمله دستگاهی داشت. به‌رسم امیر زادگان آن عهد تربیت شده، آداب مملکت‌داری را فرا گرفته بود.
به‌علاوه از دانش‌های آن زمان و فنون و پیشه‌های گوناگون اطلاعاتی فراوان داشت. با بزرگان و پادشاهان آن عصر حشر و نشر کرده بود. بر این جمله تجربه‌های عمری دراز را - که در هنگام نوشتن قابوس‌نامه به شصت و سه سال بالغ شده‌است - باید افزود. این فضایل اگرچه گران‌قدر است ممکن است برای دیگر کسان نیز حاصل شود؛ اما آنچه اثر وی را امتیازی خاص می‌بخشد، صداقت و صراحت لهجهٔ اوست.
کیکاووس بن اسکندر یکی از واپسین امیرزادگان دودمان زیاریان است. بنا بر آنچه از نوشته‌های خودش حفظ شده‌است، او در حدود سال ۴۱۲ هجری به دنیا آمده‌است؛ چنان‌که در ۴۷۵ هجری که کتاب قابوس‌نامه را می‌نوشت، در سن ۶۳ سالگی بوده. کیکاووس حاصل ازدواج اسکندر بن قابوس زیاری و دختر مرزبان بن رستم باوندی بود.
کیکاووس سال‌های زیادی را دور از وطن خود، ظاهراً به عنوان یک نجیب‌زادهٔ تبعیدی، در سفر گذراند. جوانی خود را در دربار غزنویان پشت سر گذاشت و هشت سال در غزنه ندیم سلطان مودود بن محمود بود و در دربار سلطان مودود، با یکی از دختران سلطان محمود وصلت کرد.
آن گونه که خود نوشته‌است، چندین بار برای غزا به هندوستان رفته، که یحتمل بایستی در دوران سلطنت مسعود یا مودود بوده باشد. او در پنجاه سالگی از نوشیدن شراب توبه کرد و به سفر حج رهسپار شد؛ این سفر حج احتمالاً در زمان خلافت القائم بامرالله بوده باشد. در بازگشت به گنجه رفته و ندیم دربار امیر ابوالسوار شاوور بن فضل شدادی شد و در آنجا به نقل داستان‌ها و حکایات سرگرم‌کننده می‌پرداخت. کیکاووس در لشکرکشی‌ها به مرزهای خارجی جهان اسلام، هم در شبه‌قاره هند و هم در ماوراء قفقاز شرکت کرد. اطلاعات چندانی از کیکاووس پس از سال ۴۷۵ هجری وجود ندارد. گرچه تاریخ درگذشت او مشخص نیست، منابع سال ۴۶۲ هجری را زمان مرگ او دانسته‌اند که با تاریخ پایان نگارش کتاب که ۴۷۵ ذکر شده، همخوانی ندارد؛ بنابرین یحتمل کیکاووس کتابش را در ۴۵۷ هجری به پایان رسانده و این عدد به اشتباه ثبت شده‌است یا منابع به اشتباه سالمرگ او را گزارش کردند. مسعود سعد سلمان، شاعر فارسی‌زبان، امیر کیکاووس را از درباریان شیرزاد بن مسعود، نایب‌الملک غزنویان هند در لاهور، ذکر کرده‌است. اگر این اشاره به نویسنده قابوس‌نامه را بپذیریم، کیکاووس حداقل تا دههٔ آخر قرن پنجم هجری می‌زیسته‌است. گیلانشاه پسر کیکاووس حاصل ازدواج او با دختر سلطان محمود بوده‌است که در زمان نگارش کتاب قابوس‌نامه، نزد پدر نبوده و در جای دیگری می‌زیست.

در ویکی پدیا بیشتر بخوانید
آثار ویدئویی و صوتی مرتبط با این منبع
عنصرالمعالی
بسم الله الرحمن الرحیم باب اول: اندر شناخت راه حق تعالی باب دوم: در آفرینش پیغامبران باب سیوم: اندر سپاس داشتن از خداوند نعمت باب چهارم: اندر فزونی طاعت از راه توانستن باب پنجم: اندر شناختن حق پدر و مادر باب ششم: اندر فروتنی و افزونی هنر باب هفتم: اندر پیشی جستن در سخن‌دانی باب هشتم: اندر یاد کردن پندهای نوشروان عادل باب نهم: اندر ترتیب پیری و جوانی باب دهم: اندر خویشتن‌داری و ترتیب خوردن و آداب آن باب یازدهم: اندر ترتیب شراب خوردن و شرایط آن باب دوازدهم: اندر مهمانی کردن و مهمان شدن و شرایط آن باب سیزدهم: اندر مزاح و نرد و شطرنج و شرایط آن باب چهاردهم: اندر عشق ورزیدن و رسم آن باب پانزدهم: اندر تمتع کردن باب شانزدهم: اندر آیین گرمابه رفتن باب هفدهم: اندر خفتن و آسودن باب هجدهم: اندر شکار کردن باب نوزدهم: اندر چوگان زدن باب بیستم:اندر کارزار کردن باب بیست و یکم: اندر آیین جمع کردن مال باب بیست و دوم: اندر امانت نگاه داشتن باب بیست و سیوم: اندر برده خریدن و شرایط آن باب بیست و چهارم: اندر خانه و عقار خریدن باب بیست و پنجم: اندر خریدن اسب باب بیست و ششم: اندر زن خواستن باب بیست و هفتم: اندر فرزند پروردن و آیین آن باب بیست و هشتم: اندر دوست گزیدن و رسم آن باب بیست و نهم: اندر اندیشه کردن از دشمن باب سی‌ام: اندر آیین عقوبت کردن و عفو کردن باب سی و یکم: اندر طالب علمی و فقیهی باب سی و دوم: اندر تجارت کردن باب سی و سیوم: اندر ترتیب علم طب باب سی و چهارم: اندر علم نجوم و هندسه باب سی و پنجم: در رسم شاعری باب سی و ششم: اندر آداب خنیاگری باب سی و هفتم: اندر خدمت کردن پادشاه باب سی و هشتم: اندر آداب ندیمی کردن باب سی و نهم: در آیین کاتب و شرط کاتبی باب چهلم: در شرایط وزیری پادشاه باب چهل و یکم: در آیین و رسم اسفهسالاری باب چهل و دوم: اندر آیین و شرط پادشاهی باب چهل و سوم: در آیین و رسم دهقانی و هر پیشه که دانی باب چهل و چهارم: در آیین جوانمردی