عبارات مورد جستجو در ۳۶۰۹۶ گوهر پیدا شد:
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۷۵
شب تار است و گرگان میزنند میش
دو زلفانت حمایل کن بوره پیش
از آن کنج لبت بوسی به مو ده
بگو راه خدا دادم به درویش
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۷۷
دلی دیرم ولی دیوانه و دنگ
ز دستم شیشهٔ ناموس بر سنگ
ازین دیوانگی روزی برآیم
که در دامان دلبر برزنم چنگ
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۸۰
حرامم بی ته بی آلاله و گل
حرامم بی ته بی آواز بلبل
حرامم بی اگر بی ته نشینم
کشم در پابی گلبن ساغر مل
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۸۴
بشم واشم که تا یاری گره دل
به بختم گریه و زاری گره دل
بگردی و نجوئی یار دیگر
که از جان و دلت یاری گره دل
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۸۶
مگر شیر و پلنگی ای دل ای دل
به مو دایم به جنگی ای دل ای دل
اگر دستم فتی خونت بریجم
بوینم تا چه رنگی ای دل ای دل
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۸۷
چرا آزرده حالی ای دل ای دل
همه فکر و خیالی ای دل ای دل
بساجم خنجری دل را برآرم
بوینم تا چه حالی ای دل ای دل
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۹۰
ز بوی زلف تو مفتونم ای گل
ز رنگ روی تو دلخونم ای گل
من عاشق ز عشقت بیقرارم
تو چون لیلی و من مجنونم ای گل
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۹۳
دو زلفانت گرم تار ربابم
چه میخواهی ازین حال خرابم
ته که با مو سر یاری نداری
چرا هر نیمه شو آیی بخوابم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۹۴
مو آن محنت کش حسرت نصیبم
که در هر ملک و هر شهری غریبم
نه بو روزی که آیی بر سر من
بوینی مرده از هجر حبیبم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۹۸
به روی دلبری گر مایلستم
مکن منعم گرفتار دلستم
خدا را ساربان آهسته میران
که من واماندهٔ این قافلستم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۹۹
به عشقت ای دلارا نگروستم
نوید وصل تو تا نشنوستم
به دل تخم وفایت کشتم آخر
به جز اندوه و خواری ندروستم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۰۰
به شو یاد تو ای مه پاره هستم
به روز از درد و غم بیچاره هستم
تو داری در مقام خود قراری
مویم که در جهان آواره هستم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۰۱
اگر آئی به جانت وانواجم
وگر نائی به هجرانت گداجم
ته هر دردی که داری بر دلم نه
بمیرم یا بسوجم یا بساجم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۰۸
بوره ای روی تو باغ بهارم
خیالت مونس شبهای تارم
خدا دونه که در دنیای فانی
به غیر عشق ته کاری ندارم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۰۹
همه شو تا سحر اختر شمارم
که ماه رویت آیو در کنارم
شوان گوشم به در چشمم به راهت
گذاری تا به کی در انتظارم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۱۰
شوان استارگان یک‌یک شمارم
به راهت تا سحر در انتظارم
پس از نیمه شوان که ته نیایی
ز دیده اشک چون باران ببارم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۱۲
از آن دلخسته و سینه فگارم
که گریان در ته سنگ مزارم
بواجندم که ته شوری نداری
سرا پا شور دارم شر ندارم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۱۹
مو از جور بتان دل ریش دیرم
ز لاله داغ بر دل بیش دیرم
چو فردا نامه خوانان نامه خوانند
من شرمنده سر در پیش دیرم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۲۱
به سر شوق سر کوی ته دیرم
به دل مهر مه روی ته دیرم
بت من کعبهٔ من قبلهٔ من
ته ای هر سو نظر سوی ته دیرم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۲۲
هزاران غم به دل اندوته دیرم
هزار آتش به جان افروته دیرم
به یک آه سحر کز دل برآرم
هزاران مدعی را سوته دیرم