عبارات مورد جستجو در ۳۶۰۹۶ گوهر پیدا شد:
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۲۵
ز هجرانت هزار اندیشه دیرم
همیشه زهر غم در شیشه دیرم
ز ناسازی بخت و گردش چرخ
فغان و آه و زاری پیشه دیرم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۲۸
به غیر ته دگر یاری ندیرم
به اغیاری سر و کاری ندیرم
به دکان ته آن کاسد متاعم
که اصلا روی بازاری ندیرم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۳۵
ز وصلت تا به کی فرد آیم و شم
جگر پر سوز و پر درد آیم و شم
به مو گوئی که در کویم نیایی
مو تا کی با رخ زرد آیم و شم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۳۸
به این بی آشنایی برکیاشم
به این بی خانمانی برکیاشم
همه گر مو برونند واته آیم
ته از در گر برونی برکیاشم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۳۹
بیا یک شو منور کن اطاقم
مهل در محنت و درد فراقم
به طاق جفت ابروی تو سوگند
که هم جفت غمم تا از تو طاقم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۴۰
شبی نالم شبی شبگیر نالم
ز جور یار و چرخ پیر نالم
گهی همچون پلنگ تیر خورده
گهی چون شیر در زنجیر نالم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۴۱
مو که آشفته حالم چون ننالم
شکسته پر و بالم چون ننالم
همه گویند فلانی چند نالی
تو آیی در خیالم چون ننالم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۴۲
مو کز سوته دلانم چون ننالم
مو کز بی حاصلانم چون ننالم
به گل بلبل نشیند زار نالد
مو که دور از گلانم چون ننالم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۴۴
وای ازین دل که نی هرگز به کامم
وای ازین دل که آزارد مدامم
وای ازین دل که چون مرغان وحشی
نچیده دانه اندازد به دامم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۴۶
بی ته گلشن چو زندان به چشمم
گلستان آذرستان به چشمم
بی ته آرام و عمر و زندگانی
همه خواب پریشان به چشمم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۴۷
دلا از دست تنهایی بجانم
ز آه و نالهٔ خود در فغانم
شبان تار از درد جدایی
کند فریاد مغز استخوانم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۴۸
قلم بتراشم از هر استخوانم
مرکب گیرم از خون رگانم
بگیرم کاغذی از پردهٔ دل
نویسم بهر یار مهربانم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۴۹
مو آن دلدادهٔ بی خانمانم
مو آن محنت نصیب سخت جانم
مو آن سرگشته خارم در بیابان
که چون بادی وزد هر سو دوانم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۵۵
مو آن رندم که پا از سر ندونم
سراپایی به جز دلبر ندونم
دلارامی کز او دل گیرد آرام
به غیر از ساقی کوثر ندونم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۵۶
دلم دور است و احوالش ندونم
کسی خواهد که پیغامش رسونم
خداوندا ز مرگم مهلتی ده
که دیداری به دیدارش رسونم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۵۷
سر کوه بلند چندان نشینم
که لاله سر بر آره مو بچینم
الاله بیوفا بی بیوفا بی
نگار بیوفا چون مو گزینم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۵۸
خوشا روزی که دیدار ته وینم
گل و سنبل ز رخسار ته چینم
بیا بنشین که تا وینم شو و روز
جمالت ای نگار نازنینم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۶۰
بوره روزی که دیدار ته وینم
گل و سنبل به دیدار تو چینم
بوره بنشین برم سالان و ماهان
که تا سیرت بوینم نازنینم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۶۱
گلستان جای تو ای نازنیننم
مو در گلخن به خاکستر نشینم
چه در گلشن چه در گلخن چه صحرا
چو دیده واکرم جز ته نوینم
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۶۲
به صحرا بنگرم صحرا ته وینم
به دریا بنگرم دریا ته وینم
به هر جا بنگرم کوه و در و دشت
نشان روی زیبای ته وینم