عبارات مورد جستجو در ۲۶۵ گوهر پیدا شد:
نهج البلاغه : حکمت ها
ناپسندی زینت در هنگام مصیبت
مفاتیح الجنان : اعمال ماه صفر
روز بیست و هشتم ماه صفر
روز بیست وهشتم سال یازدهم روز وفات حضرت خاتم انبیا (صلوات الله علیه) است و روز وفات به اتّفاق همه علما روز دوشنبه بوده و هنگام وفات شصت وسه سال داشتند.
در چهل سالگی مبعوث به رسالت شد، سیزده سال در شهر مکه مردم را به خداپرستی خواند، در سنّ پنجاه وسه سالگی به مدینه هجرت کرد و در سال دهم هجری از دنیا رفت؛ غسل و حنوطش را امیرالمؤمنین عهده دار بود و پس از غسل و کفن بر بدن مطهّرش نماز خواند، سپس اصحاب دسته دسته آمدند و بدون امام بر آن حضرت نماز خواندند، آنگاه امیرمؤمنان آن حضرت را در حجره طاهره، در همان نقطه ای که از دنیا رفته بود دفن کرد. از اَنَس بن مالک روایت شده است: زمانی که از دفن پیامبر فارغ شدیم، حضرت فاطمه به سوی من آمد و گفت: چگونه جان و روان شما همراهی کرد بر چهره پیامبر خدا خاک فرو ریزید، سپس گریست و فرمود:
یا أَبَتاهُ أَجابَ رَبّاً دَعاهُ
یا أَبَتاهُ مِنْ رَبِّهِ ما أَدْناهُ
پدرم، پروردگارت را که تو را فرا خواند پاسخ دادی
پدرم، چقدر به پروردگارت نزدیکی
چه زیبا سروده شده:
ای دو جهان زیرزمین ازچه ای
خاک نه ای خاک نشین ازچه ای
به روایت معتبر، آن بانوی بانوان، مُشتی از خاک پاک آن مرقد مطهّر را برگرفت و بَر دیدگان نهاد و فرمود:
مَاذا عَلَی الْمُشْتَمِّ تُرْبَةَ أَحْمَدٍ
أَنْ لَایشَمَّ مَدَی الزَّمانِ غَوالِیا
بر بوینده خاک احمد چیست؟
اینکه تا پایان زمان عطرها را نبوید
صُبَّتْ عَلَی مَصائِبٌ لَوْ أَنَّها
صُبَّتْ عَلَی الْأَیامِ صِرْنَ لَیالِیا
بر من مصائبی فرود آمد که اگر آن ها
بر روزها آمده بود شب می شدند
شیخ یوسف شامی در کتاب «دُرُّ النظیم» نقل کرده است: که فاطمه زهرا این اشعار را در مرثیه پدر فرمود:
قُلْ لِلْمُغَیبِ تَحْتَ أَثوابِ الثَّری
إِنْ کنْتَ تَسْمَعُ صَرْخَتِی وَنِدائِیا
به آن که در زیر توده های خاک پنهان شده بگو
اگر فریاد و صدای مرا می شنیدی
صُبَّتْ عَلَی مَصائِبٌ لَوْ أَنَّها
صُبَّتْ عَلَی الْأَیامِ صِرْنَ لَیالِیا
بر من مصائبی فرو ریخت که اگر آن ها
بر روزها فرو ریخته بود شب می شدند
قَدْ کنْتُ ذاتَ حِمی بِظِلِّ مُحَمَّدٍ
لَا أَخْشَی مِنْ ضَیمٍ وَکانَ حِمی لِیا
همانا من در سایه محمّد حمایتی داشتم
که از ستم نمی ترسیدم و او جورکش من بود
فَالْیوْمَ أَخْضَعُ لِلذَّلِیلِ وَأَتَّقِی
ضَیمِی وَأَدْفَعُ ظالِمِی بِرِدائِیا
اما امروز برای شخص پست تواضع کنم و از ستم
بر خود می پرهیزم و ستمگرم را با جامه ام دفع می کنم
فَإِذا بَکتْ قُمْرِیةٌ فِی لَیلِها
شَجَناً عَلی غُصْنٍ بَکیتُ صَباحِیا
اگر قُمری به شبانگاهش گریه کند
من در روز از غصّه بر شاخساری بگریم
فَلَأَجْعَلَنَّ الْحُزْنَ بَعْدَک مُؤ نِسِی
وَلَأَجْعَلَنَّ الدَّمْعَ فِیک وِشاحِیا
اندوه را پس از تو مونسم قرار می دهم
و دانه های اشک را در هجر تو، گردنبند می کنم
در چهل سالگی مبعوث به رسالت شد، سیزده سال در شهر مکه مردم را به خداپرستی خواند، در سنّ پنجاه وسه سالگی به مدینه هجرت کرد و در سال دهم هجری از دنیا رفت؛ غسل و حنوطش را امیرالمؤمنین عهده دار بود و پس از غسل و کفن بر بدن مطهّرش نماز خواند، سپس اصحاب دسته دسته آمدند و بدون امام بر آن حضرت نماز خواندند، آنگاه امیرمؤمنان آن حضرت را در حجره طاهره، در همان نقطه ای که از دنیا رفته بود دفن کرد. از اَنَس بن مالک روایت شده است: زمانی که از دفن پیامبر فارغ شدیم، حضرت فاطمه به سوی من آمد و گفت: چگونه جان و روان شما همراهی کرد بر چهره پیامبر خدا خاک فرو ریزید، سپس گریست و فرمود:
یا أَبَتاهُ أَجابَ رَبّاً دَعاهُ
یا أَبَتاهُ مِنْ رَبِّهِ ما أَدْناهُ
پدرم، پروردگارت را که تو را فرا خواند پاسخ دادی
پدرم، چقدر به پروردگارت نزدیکی
چه زیبا سروده شده:
ای دو جهان زیرزمین ازچه ای
خاک نه ای خاک نشین ازچه ای
به روایت معتبر، آن بانوی بانوان، مُشتی از خاک پاک آن مرقد مطهّر را برگرفت و بَر دیدگان نهاد و فرمود:
مَاذا عَلَی الْمُشْتَمِّ تُرْبَةَ أَحْمَدٍ
أَنْ لَایشَمَّ مَدَی الزَّمانِ غَوالِیا
بر بوینده خاک احمد چیست؟
اینکه تا پایان زمان عطرها را نبوید
صُبَّتْ عَلَی مَصائِبٌ لَوْ أَنَّها
صُبَّتْ عَلَی الْأَیامِ صِرْنَ لَیالِیا
بر من مصائبی فرود آمد که اگر آن ها
بر روزها آمده بود شب می شدند
شیخ یوسف شامی در کتاب «دُرُّ النظیم» نقل کرده است: که فاطمه زهرا این اشعار را در مرثیه پدر فرمود:
قُلْ لِلْمُغَیبِ تَحْتَ أَثوابِ الثَّری
إِنْ کنْتَ تَسْمَعُ صَرْخَتِی وَنِدائِیا
به آن که در زیر توده های خاک پنهان شده بگو
اگر فریاد و صدای مرا می شنیدی
صُبَّتْ عَلَی مَصائِبٌ لَوْ أَنَّها
صُبَّتْ عَلَی الْأَیامِ صِرْنَ لَیالِیا
بر من مصائبی فرو ریخت که اگر آن ها
بر روزها فرو ریخته بود شب می شدند
قَدْ کنْتُ ذاتَ حِمی بِظِلِّ مُحَمَّدٍ
لَا أَخْشَی مِنْ ضَیمٍ وَکانَ حِمی لِیا
همانا من در سایه محمّد حمایتی داشتم
که از ستم نمی ترسیدم و او جورکش من بود
فَالْیوْمَ أَخْضَعُ لِلذَّلِیلِ وَأَتَّقِی
ضَیمِی وَأَدْفَعُ ظالِمِی بِرِدائِیا
اما امروز برای شخص پست تواضع کنم و از ستم
بر خود می پرهیزم و ستمگرم را با جامه ام دفع می کنم
فَإِذا بَکتْ قُمْرِیةٌ فِی لَیلِها
شَجَناً عَلی غُصْنٍ بَکیتُ صَباحِیا
اگر قُمری به شبانگاهش گریه کند
من در روز از غصّه بر شاخساری بگریم
فَلَأَجْعَلَنَّ الْحُزْنَ بَعْدَک مُؤ نِسِی
وَلَأَجْعَلَنَّ الدَّمْعَ فِیک وِشاحِیا
اندوه را پس از تو مونسم قرار می دهم
و دانه های اشک را در هجر تو، گردنبند می کنم
مفاتیح الجنان : اعمال ماه های ربیع الثانی، جمادی الاول، جمادی الآخر
اعمال روز سوم جمادى الآخر
در این روز در سال یازدهم شهادت حضرت فاطمه(صلوات الله علیها) واقع شده و شیعیان باید در این روز، به مراسم سوگواری آن حضرت قیام کنند و آن مظلومه را زیارت و بر ستمگران و غاصبان حق او نفرین کنند.
سید ابن طاووس در کتاب «اقبال» پس از ذکر شهادت آن حضرت در این روز، این زیارت را برای آن بانوی بزرگ ذکر کرده:
السَّلامُ عَلَیک یا سَیدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا وَالِدَةَ الْحُجَجِ عَلَی النَّاسِ أَجْمَعِینَ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَمْنُوعَةُ حَقَّهَا
پس بگو:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی أَمَتِک وَ ابْنَةِ نَبِیک، وَ زَوْجَةِ وَصِی نَبِیک، صَلاةً تُزْلِفُهَا فَوْقَ زُلْفَی عِبَادِک الْمُکرَّمِینَ مِنْ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ أَهْلِ الْأَرَضِینَ.
به تحقیق روایت شده: هرکه آن حضرت را به این شیوه زیارت کند و از خدا آمرزش بخواهد، حق تعالی گناهانش را بیامرزد و او را وارد بهشت کند.
نویسنده گوید: فرزند سید ابن طاووس هم این زیارت را در کتاب «روائد الفوائد» نقل کرده و گفته است که ویژۀ روز شهادت آن حضرت یعنی سوم جمادی الآخر می باشد و کیفیت زیارت را به این طریق بیان فرموده: می خوانی نماز زیارت یا نماز خود آن حضرت را که دو رکعت است و در هر رکعت پس از سوره «حمد» «شصت مرتبه» سوره «توحید» و اگر نتوانستی در رکعت اول پس از سوره «حمد» یک مرتبه سوره «توحید» و در رکعت دوم سوره «کافرون» را می خوانی و چون سلام دادی بگو: «السَّلامُ عَلَیْکِ..» تا آخر زیارت یاد شده.
سید ابن طاووس در کتاب «اقبال» پس از ذکر شهادت آن حضرت در این روز، این زیارت را برای آن بانوی بزرگ ذکر کرده:
السَّلامُ عَلَیک یا سَیدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا وَالِدَةَ الْحُجَجِ عَلَی النَّاسِ أَجْمَعِینَ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَمْنُوعَةُ حَقَّهَا
پس بگو:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی أَمَتِک وَ ابْنَةِ نَبِیک، وَ زَوْجَةِ وَصِی نَبِیک، صَلاةً تُزْلِفُهَا فَوْقَ زُلْفَی عِبَادِک الْمُکرَّمِینَ مِنْ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ أَهْلِ الْأَرَضِینَ.
به تحقیق روایت شده: هرکه آن حضرت را به این شیوه زیارت کند و از خدا آمرزش بخواهد، حق تعالی گناهانش را بیامرزد و او را وارد بهشت کند.
نویسنده گوید: فرزند سید ابن طاووس هم این زیارت را در کتاب «روائد الفوائد» نقل کرده و گفته است که ویژۀ روز شهادت آن حضرت یعنی سوم جمادی الآخر می باشد و کیفیت زیارت را به این طریق بیان فرموده: می خوانی نماز زیارت یا نماز خود آن حضرت را که دو رکعت است و در هر رکعت پس از سوره «حمد» «شصت مرتبه» سوره «توحید» و اگر نتوانستی در رکعت اول پس از سوره «حمد» یک مرتبه سوره «توحید» و در رکعت دوم سوره «کافرون» را می خوانی و چون سلام دادی بگو: «السَّلامُ عَلَیْکِ..» تا آخر زیارت یاد شده.
مفاتیح الجنان : زیارات مطلقه امام حسین (ع)
زیارت حضرت عباس بن على (ع)
شیخ اجل، جعفر بن قولویه قمی به سند معتبر از ابوحمزه ثمالی روایت کرده: امام صادق(علیه السلام) فرموده: که هرگاه قصد کردی که قبر عبّاس بن علی را زیارت کنی قبری که در کنار فرات برابر حائر است، بر در روضه می ایستی و می گویی:
سَلامُ اللّهِ وَسَلامُ مَلائِکتِهِ الْمُقَرَّبِینَ، وَأَنْبِیائِهِ الْمُرْسَلِینَ، وَعِبادِهِ الصَّالِحِینَ، وَجَمِیعِ الشُّهَداءِ وَالصِّدِّیقِینَ، وَ الزَّاکیاتُ الطَّیباتُ فِیما تَغْتَدِی وَتَرُوحُ عَلَیک یا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، أَشْهَدُ لَک بِالتَّسْلِیمِ وَالتَّصْدِیقِ وَالْوَفاءِ وَالنَّصِیحَةِ لِخَلَفِ النَّبِی صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ الْمُرْسَلِ، وَالسِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ، وَالدَّلِیلِ الْعالِمِ، وَالْوَصِی الْمُبَلِّغِ، وَالْمَظْلُومِ الْمُهْتَضَمِ، فَجَزاک اللّهُ عَنْ رَسُولِهِ وَعَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَعَنِ الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِمْ أَفْضَلَ الْجَزاءِ بِمَا صَبَرْتَ وَاحْتَسَبْتَ وَأَعَنْتَ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ؛
لَعَنَ اللّهُ مَنْ قَتَلَک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ جَهِلَ حَقَّک، وَاسْتَخَفَّ بِحُرْمَتِک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ حالَ بَینَک وَبَینَ ماءِ الْفُراتِ، أَشْهَدُ أَنَّک قُتِلْتَ مَظْلُوماً، وَأَنَّ اللّهَ مُنْجِزٌ لَکمْ مَا وَعَدَکمْ، جِئْتُک یا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وافِداً إِلَیکمْ وَقَلْبِی مُسَلِّمٌ لَکمْ وَتابِعٌ، وَأَنَا لَکمْ تابِعٌ، وَنُصْرَتِی لَکمْ مُعَدَّةٌ حَتَّی یحْکمَ اللّهُ وَهُوَ خَیرُ الْحاکمِینَ، فَمَعَکمْ مَعَکمْ لَامَعَ عَدُوِّکمْ، إِنِّی بِکمْ وَبِإِیابِکمْ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ، وَبِمَنْ خالَفَکمْ وَقَتَلَکمْ مِنَ الْکافِرِینَ، قَتَلَ اللّهُ أُمَّةً قَتَلَتْکمْ بِالْأَیدِی وَالْأَلْسُنِ.
سپس وارد روضه شو و خود را به ضریح بچسبان و بگو:
السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِیعُ لِلّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَلِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَینِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِمْ وَسَلَّمَ، السَّلامُ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ وَمَغْفِرَتُهُ وَرِضْوانُهُ وَ عَلَی رُوحِک وَبَدَنِک، أَشْهَدُ وَأُشْهِدُ اللّهَ أَنَّک مَضَیتَ عَلَی مَا مَضی بِهِ الْبَدْرِیونَ وَالْمُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ، الْمُناصِحُونَ لَهُ فِی جِهادِ أَعْدائِهِ، الْمُبالِغُونَ فِی نُصْرَةِ أَوْلِیائِهِ، الذَّابُّونَ عَنْ أَحِبَّائِهِ، فَجَزاک اللّهُ أَفْضَلَ الْجَزاءِ، وَأَکثَرَ الْجَزاءِ، وَ أَوْفَرَ الْجَزاءِ، وَأَوْفی جَزاءِ أَحَدٍ مِمَّنْ وَفی بِبَیعَتِهِ، وَاسْتَجابَ لَهُ دَعْوَتَهُ، وَأَطاعَ وُلاةَ أَمْرِهِ؛
أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ بالَغْتَ فِی النَّصِیحَةِ، وَأَعْطَیتَ غایةَ الْمَجْهُودِ، فَبَعَثَک اللّهُ فِی الشُّهَداءِ، وَجَعَلَ رُوحَک مَعَ أَرْواحِ السُّعَداءِ، وَأَعْطاک مِنْ جِنانِهِ أَفْسَحَها مَنْزِلاً، وَأَفْضَلَها غُرَفاً، وَرَفَعَ ذِکرَک فِی عِلِّیینَ، وَحَشَرَک مَعَ النَّبِیینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَداءِ وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولئِک رَفِیقاً. أَشْهَدُ أَنَّک لَمْ تَهِنْ وَلَمْ تَنْکلْ، وَأَنَّک مَضَیتَ عَلی بَصِیرَةٍ مِنْ أَمْرِک، مُقْتَدِیاً بِالصَّالِحِینَ، وَمُتَّبِعاً لِلنَّبِیینَ، فَجَمَعَ اللّهُ بَینَنا وَبَینَک وَبَینَ رَسُولِهِ وَأَوْلِیائِهِ فِی مَنازِلِ الْمُخْبِتِینَ فَإِنَّهُ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ.
نویسنده گوید: خوب است این زیارت را، پشت سر قبر، به طرف قبله بخوانی، چنان که شیخ در «تهذیب» چنین فرموده: سپس وارد شو و خود را با رو به قبر بیانداز و چنین بگو درحالی که رو به جانب قبله ای: «السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ...»؛ [که در بالا گذشت.]
و بدان که زیارت قمر بنی هاشم موافق روایت مذکور، همین بود که ذکر شد، ولی سید ابن طاووس و شیخ مفید و دیگران پس از این زیارت فرموده اند که به سمت بالا سر برو و دو رکعت نماز بخوان و بعد از آن هرچه خواهی نماز بخوان و بسیار از خدا درخواست کن و پس از نماز بگو:
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَلَا تَدَعْ لِی فِی هذَا الْمَکانِ الْمُکرَّمِ وَالْمَشْهَدِ الْمُعَظَّمِ ذَنْباً إِلّا غَفَرْتَهُ، وَلَا هَمّاً إِلّا فَرَّجْتَهُ، وَلَا مَرَضاً إِلّا شَفَیتَهُ، وَلَا عَیباً إِلّا سَتَرْتَهُ، وَلَا رِزْقاً إِلّا بَسَطْتَهُ، وَلَا خَوْفاً إِلّا آمَنْتَهُ، وَلَا شَمْلاً إِلّا جَمَعْتَهُ، وَلَا غائِباً إِلّا حَفِظْتَهُ وَأَدْنَیتَهُ، وَلَا حاجَةً مِنْ حَوائِجِ الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ لَک فِیها رِضی وَلِی فِیها صَلاحٌ إِلّا قَضَیتَها یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
بعد به سوی ضریح بازگرد و نزد پاهای مبارک بایست و بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا أَبَا الْفَضْلِ الْعَبَّاسَ ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ سَیدِ الْوَصِیینَ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ أَوَّلَ الْقَوْمِ إِسْلاماً، وَأَقْدَمِهِمْ إِیماناً، وَ أَقْوَمِهِمْ بِدِینِ اللّهِ، وَأَحْوَطِهِمْ عَلَی الْإِسْلامِ. أَشْهَدُ لَقَدْ نَصَحْتَ لِلّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَلِأَخِیک فَنِعْمَ الْأَخُ الْمُواسِی، فَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً قَتَلَتْک، وَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً ظَلَمَتْک، وَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً اسْتَحَلَّتْ مِنْک الْمَحارِمَ، وَانْتَهَکتْ حُرْمَةَ الْإِسْلامِ، فَنِعْمَ الصَّابِرُ الْمُجاهِدُ الْمُحَامِی النَّاصِرُ وَالْأَخُ الدَّافِعُ عَنْ أَخِیهِ الْمُجِیبُ إِلی طاعَةِ رَبِّهِ، الرَّاغِبُ فِیما زَهِدَ فِیهِ غَیرُهُ مِنَ الثَّوابِ الْجَزِیلِ، وَالثَّنَاءِ الْجَمِیلِ، وَأَلْحَقَک اللّهُ بِدَرَجَةِ آبائِک فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ؛
اللّهُمَّ إِنِّی تَعَرَّضْتُ لِزِیارَةِ أَوْلِیائِک رَغْبَةً فِی ثَوابِک، وَرَجاءً لِمَغْفِرَتِک وَجَزِیلِ إِحْسانِک، فَأَسْأَلُک أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَ، وَأَنْ تَجْعَلَ رِزْقِی بِهِمْ دارّاً، وَعَیشِی بِهِمْ قارّاً، وَزِیارَتِی بِهِمْ مَقْبُولَةً، وَحَیاتِی بِهِمْ طَیبَةً، وَأَدْرِجْنِی إِدْراجَ الْمُکرَمِینَ، وَاجْعَلْنِی مِمَّنْ ینْقَلِبُ مِنْ زِیارَةِ مَشاهِدِ أَحِبَّائِک مُفْلِحاً مُنْجِحاً قَدِ اسْتَوْجَبَ غُفْرانَ الذُّنُوبِ، وَسَتْرَ الْعُیوبِ، وَکشْفَ الْکرُوبِ، إِنَّک أَهْلُ التَّقْوی وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ.
چون بخواهی آن حضرت را وداع کنی، نزد قبر شریف برو و این جملات را که در روایت ابوحمزه ثمالی است و علما هم ذکر کرده اند بگو:
أَسْتَوْدِعُک اللّهَ وَأَسْتَرْعِیک وَأَقْرَأُ عَلَیک السَّلامَ، آمَنَّا بِاللّهِ وَبِرَسُولِهِ وَبِکتابِهِ وَبِمَا جاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللّهِ، اللّهُمَّ فَاکتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِینَ، اللّهُمَّ لَاتَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتِی قَبْرَ ابْنِ أَخِی رَسُولِک صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَارْزُقْنِی زِیارَتَهُ أَبَداً مَا أَبْقَیتَنِی، وَاحْشُرْنِی مَعَهُ وَمَعَ آبائِهِ فِی الْجِنانِ، وَعَرِّفْ بَینِی وَبَینَهُ وَبَینَ رَسُو لِک وَأَوْلِیائِک. اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَوَفَّنِی عَلَی الْإِیمانِ بِک، وَالتَّصْدِیقِ بِرَسُولِک، وَالْوِلایةِ لِعَلِی بْنِ أَبِی طالِبٍ وَالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ عَلَیهِ السَّلامُ، وَالْبَراءَةِ مِنْ عَدُوِّهِمْ، فَإِنِّی قَدْ رَضِیتُ یا رَبِّی بِذلِک، وَصَلَّی اللّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ.
پس برای خود و برای پدر و مادر و مؤمنان و مسلمانان دعا کن و از دعاها هر دعایی را که می خواهی انتخاب کن.
نویسنده گوید: در خبری از حضرت سجاد(علیه السلام) آنچه حاصلش این است روایت شده: خداوند رحمت کند عباس(علیه السلام) را که نسبت به برادر خود ایثار کرد و جانش را فدای آن حضرت نمود تا این که در راه یاری او دو دستش را از بدن جدا کردند و خدا به جای دو دست او دو بال به آن حضرت عنایت فرمود که مانند جعفر بن ابی طالب(علیه السلام) با آن دو بال همراه فرشتگان در بهشت پرواز می کند و برای عباس(علیه السلام) در قیامت نزد خدا مقامی است که مورد غبطه همه شهداست و همۀ شهیدان آرزوی مقام او را دارند.
روایت شده که قمر بنی هاشم به هنگام شهادت سی وچهار ساله بود و امّ البنین مادر آن حضرت در ماتم او و سه برادر دیگر عباس به بقیع می رفت و چنان ندبه و گریه می کرد که هر شخصی از آنجا می گذشت گریان می شد، گریستن دوستان عجبی نیست، مروان بن حکم که از بزرگ ترین دشمنان خاندان نبوّت بود، چون بر ماتم امّ البنین عبور می کرد، از اثر گریه او گریه می کرد و این اشعار از امّ البنین در مرثیه قمر بنی هاشم و دیگر پسرانش روایت شده است:
یا مَنْ رَأَی الْعَبَّاسَ کرَّ عَلَی جَمَاهِیرِ النَّقَدِ
وَ وَرَاهُ مِنْ أَبْنَاءِ حَیدَرَ کلُّ لَیثٍ ذِی لَبَدٍ
ای که عباس را دیدی حمله می کرد بر توده های فرومایه
و از فرزندان حیدر هر شیر یال داری دنبال او بود
أُنْبِئْتُ أَنَّ ابْنِی أُصِیبَ بِرَأْسِهِ مَقْطُوعَ یدٍ
وَیلِی عَلَی شِبْلِی أَمَالَ بِرَأْسِهِ ضَرْبُ الْعَمَدِ
خبردار شده ام که به سر فرزندم ضربت وارد شده درحالی که بریده دست بود
وای بر من بر شیر بچه ام که ضربت عمود سرش را خمیده کرد
لَوْ کانَ سَیفُک فِی یدِیک
لَمَا دَنَا مِنْهُ أَحَدٌ
اگر شمشیرت در دستت بود
کسی نمی توانست به تو نزدیک شود
و نیز از اوست:
لا تَدْعُوِنِّی وَیک أُمَّ الْبَنِینَ
تُذَکرِینِی بِلِیوثِ الْعَرِینِ
وای بر تو مرا دیگر مادر پسران مخوان
که مرا به یاد شیران بیشه ام می اندازی
کانَتْ بَنُونَ لِی أُدْعَی بِهِمْ
وَ الْیوْمَ أَصْبَحْتُ وَ لا مِنْ بَنِینَ
مرا پسرانی بود که به آنان خوانده می شدم
اما امروز برای من پسرانی نیست
أَرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبَی
قَدْ وَاصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتِینِ
چهار پسر مانند کرکسان بلندی ها
که با بریده شدن رگ حیات یکی پس از دیگری به مرگ پیوستند
تَنَازَعَ الْخِرْصَانُ أَشْلاءَهُمْ
فَکلُّهُمْ أَمْسَی صَرِیعاً طَعِینَ
نیزه ها بر پیکرهایشان ستیزه داشتند
همه آنان با تن مجروح به خاک افتادند
یا لَیتَ شِعْرِی أَکمَا أَخْبَرُوا
بِأَنَّ عَبَّاسا قَطِیعُ الْیمِینِ
ای کاش می دانستم آن چنان است که خبر دادند
این که دست عباسم بریده شده بود
سَلامُ اللّهِ وَسَلامُ مَلائِکتِهِ الْمُقَرَّبِینَ، وَأَنْبِیائِهِ الْمُرْسَلِینَ، وَعِبادِهِ الصَّالِحِینَ، وَجَمِیعِ الشُّهَداءِ وَالصِّدِّیقِینَ، وَ الزَّاکیاتُ الطَّیباتُ فِیما تَغْتَدِی وَتَرُوحُ عَلَیک یا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، أَشْهَدُ لَک بِالتَّسْلِیمِ وَالتَّصْدِیقِ وَالْوَفاءِ وَالنَّصِیحَةِ لِخَلَفِ النَّبِی صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ الْمُرْسَلِ، وَالسِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ، وَالدَّلِیلِ الْعالِمِ، وَالْوَصِی الْمُبَلِّغِ، وَالْمَظْلُومِ الْمُهْتَضَمِ، فَجَزاک اللّهُ عَنْ رَسُولِهِ وَعَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَعَنِ الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِمْ أَفْضَلَ الْجَزاءِ بِمَا صَبَرْتَ وَاحْتَسَبْتَ وَأَعَنْتَ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ؛
لَعَنَ اللّهُ مَنْ قَتَلَک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ جَهِلَ حَقَّک، وَاسْتَخَفَّ بِحُرْمَتِک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ حالَ بَینَک وَبَینَ ماءِ الْفُراتِ، أَشْهَدُ أَنَّک قُتِلْتَ مَظْلُوماً، وَأَنَّ اللّهَ مُنْجِزٌ لَکمْ مَا وَعَدَکمْ، جِئْتُک یا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وافِداً إِلَیکمْ وَقَلْبِی مُسَلِّمٌ لَکمْ وَتابِعٌ، وَأَنَا لَکمْ تابِعٌ، وَنُصْرَتِی لَکمْ مُعَدَّةٌ حَتَّی یحْکمَ اللّهُ وَهُوَ خَیرُ الْحاکمِینَ، فَمَعَکمْ مَعَکمْ لَامَعَ عَدُوِّکمْ، إِنِّی بِکمْ وَبِإِیابِکمْ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ، وَبِمَنْ خالَفَکمْ وَقَتَلَکمْ مِنَ الْکافِرِینَ، قَتَلَ اللّهُ أُمَّةً قَتَلَتْکمْ بِالْأَیدِی وَالْأَلْسُنِ.
سپس وارد روضه شو و خود را به ضریح بچسبان و بگو:
السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِیعُ لِلّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَلِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَینِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِمْ وَسَلَّمَ، السَّلامُ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ وَمَغْفِرَتُهُ وَرِضْوانُهُ وَ عَلَی رُوحِک وَبَدَنِک، أَشْهَدُ وَأُشْهِدُ اللّهَ أَنَّک مَضَیتَ عَلَی مَا مَضی بِهِ الْبَدْرِیونَ وَالْمُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ، الْمُناصِحُونَ لَهُ فِی جِهادِ أَعْدائِهِ، الْمُبالِغُونَ فِی نُصْرَةِ أَوْلِیائِهِ، الذَّابُّونَ عَنْ أَحِبَّائِهِ، فَجَزاک اللّهُ أَفْضَلَ الْجَزاءِ، وَأَکثَرَ الْجَزاءِ، وَ أَوْفَرَ الْجَزاءِ، وَأَوْفی جَزاءِ أَحَدٍ مِمَّنْ وَفی بِبَیعَتِهِ، وَاسْتَجابَ لَهُ دَعْوَتَهُ، وَأَطاعَ وُلاةَ أَمْرِهِ؛
أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ بالَغْتَ فِی النَّصِیحَةِ، وَأَعْطَیتَ غایةَ الْمَجْهُودِ، فَبَعَثَک اللّهُ فِی الشُّهَداءِ، وَجَعَلَ رُوحَک مَعَ أَرْواحِ السُّعَداءِ، وَأَعْطاک مِنْ جِنانِهِ أَفْسَحَها مَنْزِلاً، وَأَفْضَلَها غُرَفاً، وَرَفَعَ ذِکرَک فِی عِلِّیینَ، وَحَشَرَک مَعَ النَّبِیینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَداءِ وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولئِک رَفِیقاً. أَشْهَدُ أَنَّک لَمْ تَهِنْ وَلَمْ تَنْکلْ، وَأَنَّک مَضَیتَ عَلی بَصِیرَةٍ مِنْ أَمْرِک، مُقْتَدِیاً بِالصَّالِحِینَ، وَمُتَّبِعاً لِلنَّبِیینَ، فَجَمَعَ اللّهُ بَینَنا وَبَینَک وَبَینَ رَسُولِهِ وَأَوْلِیائِهِ فِی مَنازِلِ الْمُخْبِتِینَ فَإِنَّهُ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ.
نویسنده گوید: خوب است این زیارت را، پشت سر قبر، به طرف قبله بخوانی، چنان که شیخ در «تهذیب» چنین فرموده: سپس وارد شو و خود را با رو به قبر بیانداز و چنین بگو درحالی که رو به جانب قبله ای: «السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ...»؛ [که در بالا گذشت.]
و بدان که زیارت قمر بنی هاشم موافق روایت مذکور، همین بود که ذکر شد، ولی سید ابن طاووس و شیخ مفید و دیگران پس از این زیارت فرموده اند که به سمت بالا سر برو و دو رکعت نماز بخوان و بعد از آن هرچه خواهی نماز بخوان و بسیار از خدا درخواست کن و پس از نماز بگو:
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَلَا تَدَعْ لِی فِی هذَا الْمَکانِ الْمُکرَّمِ وَالْمَشْهَدِ الْمُعَظَّمِ ذَنْباً إِلّا غَفَرْتَهُ، وَلَا هَمّاً إِلّا فَرَّجْتَهُ، وَلَا مَرَضاً إِلّا شَفَیتَهُ، وَلَا عَیباً إِلّا سَتَرْتَهُ، وَلَا رِزْقاً إِلّا بَسَطْتَهُ، وَلَا خَوْفاً إِلّا آمَنْتَهُ، وَلَا شَمْلاً إِلّا جَمَعْتَهُ، وَلَا غائِباً إِلّا حَفِظْتَهُ وَأَدْنَیتَهُ، وَلَا حاجَةً مِنْ حَوائِجِ الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ لَک فِیها رِضی وَلِی فِیها صَلاحٌ إِلّا قَضَیتَها یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
بعد به سوی ضریح بازگرد و نزد پاهای مبارک بایست و بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا أَبَا الْفَضْلِ الْعَبَّاسَ ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ سَیدِ الْوَصِیینَ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ أَوَّلَ الْقَوْمِ إِسْلاماً، وَأَقْدَمِهِمْ إِیماناً، وَ أَقْوَمِهِمْ بِدِینِ اللّهِ، وَأَحْوَطِهِمْ عَلَی الْإِسْلامِ. أَشْهَدُ لَقَدْ نَصَحْتَ لِلّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَلِأَخِیک فَنِعْمَ الْأَخُ الْمُواسِی، فَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً قَتَلَتْک، وَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً ظَلَمَتْک، وَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً اسْتَحَلَّتْ مِنْک الْمَحارِمَ، وَانْتَهَکتْ حُرْمَةَ الْإِسْلامِ، فَنِعْمَ الصَّابِرُ الْمُجاهِدُ الْمُحَامِی النَّاصِرُ وَالْأَخُ الدَّافِعُ عَنْ أَخِیهِ الْمُجِیبُ إِلی طاعَةِ رَبِّهِ، الرَّاغِبُ فِیما زَهِدَ فِیهِ غَیرُهُ مِنَ الثَّوابِ الْجَزِیلِ، وَالثَّنَاءِ الْجَمِیلِ، وَأَلْحَقَک اللّهُ بِدَرَجَةِ آبائِک فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ؛
اللّهُمَّ إِنِّی تَعَرَّضْتُ لِزِیارَةِ أَوْلِیائِک رَغْبَةً فِی ثَوابِک، وَرَجاءً لِمَغْفِرَتِک وَجَزِیلِ إِحْسانِک، فَأَسْأَلُک أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَ، وَأَنْ تَجْعَلَ رِزْقِی بِهِمْ دارّاً، وَعَیشِی بِهِمْ قارّاً، وَزِیارَتِی بِهِمْ مَقْبُولَةً، وَحَیاتِی بِهِمْ طَیبَةً، وَأَدْرِجْنِی إِدْراجَ الْمُکرَمِینَ، وَاجْعَلْنِی مِمَّنْ ینْقَلِبُ مِنْ زِیارَةِ مَشاهِدِ أَحِبَّائِک مُفْلِحاً مُنْجِحاً قَدِ اسْتَوْجَبَ غُفْرانَ الذُّنُوبِ، وَسَتْرَ الْعُیوبِ، وَکشْفَ الْکرُوبِ، إِنَّک أَهْلُ التَّقْوی وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ.
چون بخواهی آن حضرت را وداع کنی، نزد قبر شریف برو و این جملات را که در روایت ابوحمزه ثمالی است و علما هم ذکر کرده اند بگو:
أَسْتَوْدِعُک اللّهَ وَأَسْتَرْعِیک وَأَقْرَأُ عَلَیک السَّلامَ، آمَنَّا بِاللّهِ وَبِرَسُولِهِ وَبِکتابِهِ وَبِمَا جاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللّهِ، اللّهُمَّ فَاکتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِینَ، اللّهُمَّ لَاتَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتِی قَبْرَ ابْنِ أَخِی رَسُولِک صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَارْزُقْنِی زِیارَتَهُ أَبَداً مَا أَبْقَیتَنِی، وَاحْشُرْنِی مَعَهُ وَمَعَ آبائِهِ فِی الْجِنانِ، وَعَرِّفْ بَینِی وَبَینَهُ وَبَینَ رَسُو لِک وَأَوْلِیائِک. اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَوَفَّنِی عَلَی الْإِیمانِ بِک، وَالتَّصْدِیقِ بِرَسُولِک، وَالْوِلایةِ لِعَلِی بْنِ أَبِی طالِبٍ وَالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ عَلَیهِ السَّلامُ، وَالْبَراءَةِ مِنْ عَدُوِّهِمْ، فَإِنِّی قَدْ رَضِیتُ یا رَبِّی بِذلِک، وَصَلَّی اللّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ.
پس برای خود و برای پدر و مادر و مؤمنان و مسلمانان دعا کن و از دعاها هر دعایی را که می خواهی انتخاب کن.
نویسنده گوید: در خبری از حضرت سجاد(علیه السلام) آنچه حاصلش این است روایت شده: خداوند رحمت کند عباس(علیه السلام) را که نسبت به برادر خود ایثار کرد و جانش را فدای آن حضرت نمود تا این که در راه یاری او دو دستش را از بدن جدا کردند و خدا به جای دو دست او دو بال به آن حضرت عنایت فرمود که مانند جعفر بن ابی طالب(علیه السلام) با آن دو بال همراه فرشتگان در بهشت پرواز می کند و برای عباس(علیه السلام) در قیامت نزد خدا مقامی است که مورد غبطه همه شهداست و همۀ شهیدان آرزوی مقام او را دارند.
روایت شده که قمر بنی هاشم به هنگام شهادت سی وچهار ساله بود و امّ البنین مادر آن حضرت در ماتم او و سه برادر دیگر عباس به بقیع می رفت و چنان ندبه و گریه می کرد که هر شخصی از آنجا می گذشت گریان می شد، گریستن دوستان عجبی نیست، مروان بن حکم که از بزرگ ترین دشمنان خاندان نبوّت بود، چون بر ماتم امّ البنین عبور می کرد، از اثر گریه او گریه می کرد و این اشعار از امّ البنین در مرثیه قمر بنی هاشم و دیگر پسرانش روایت شده است:
یا مَنْ رَأَی الْعَبَّاسَ کرَّ عَلَی جَمَاهِیرِ النَّقَدِ
وَ وَرَاهُ مِنْ أَبْنَاءِ حَیدَرَ کلُّ لَیثٍ ذِی لَبَدٍ
ای که عباس را دیدی حمله می کرد بر توده های فرومایه
و از فرزندان حیدر هر شیر یال داری دنبال او بود
أُنْبِئْتُ أَنَّ ابْنِی أُصِیبَ بِرَأْسِهِ مَقْطُوعَ یدٍ
وَیلِی عَلَی شِبْلِی أَمَالَ بِرَأْسِهِ ضَرْبُ الْعَمَدِ
خبردار شده ام که به سر فرزندم ضربت وارد شده درحالی که بریده دست بود
وای بر من بر شیر بچه ام که ضربت عمود سرش را خمیده کرد
لَوْ کانَ سَیفُک فِی یدِیک
لَمَا دَنَا مِنْهُ أَحَدٌ
اگر شمشیرت در دستت بود
کسی نمی توانست به تو نزدیک شود
و نیز از اوست:
لا تَدْعُوِنِّی وَیک أُمَّ الْبَنِینَ
تُذَکرِینِی بِلِیوثِ الْعَرِینِ
وای بر تو مرا دیگر مادر پسران مخوان
که مرا به یاد شیران بیشه ام می اندازی
کانَتْ بَنُونَ لِی أُدْعَی بِهِمْ
وَ الْیوْمَ أَصْبَحْتُ وَ لا مِنْ بَنِینَ
مرا پسرانی بود که به آنان خوانده می شدم
اما امروز برای من پسرانی نیست
أَرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبَی
قَدْ وَاصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتِینِ
چهار پسر مانند کرکسان بلندی ها
که با بریده شدن رگ حیات یکی پس از دیگری به مرگ پیوستند
تَنَازَعَ الْخِرْصَانُ أَشْلاءَهُمْ
فَکلُّهُمْ أَمْسَی صَرِیعاً طَعِینَ
نیزه ها بر پیکرهایشان ستیزه داشتند
همه آنان با تن مجروح به خاک افتادند
یا لَیتَ شِعْرِی أَکمَا أَخْبَرُوا
بِأَنَّ عَبَّاسا قَطِیعُ الْیمِینِ
ای کاش می دانستم آن چنان است که خبر دادند
این که دست عباسم بریده شده بود
مفاتیح الجنان : صلوات بر حجج طاهره (ع)
صلوات بر حسن و حسین(ع)
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ عَبْدَیک وَوَلِییک، وَابْنَی رَسُولِک، وَسِبْطَی الرَّحْمَةِ، وَسَیدَی شَبابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، أَفْضَلَ مَا صَلَّیتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ أَوْلادِ النَّبِیینَ وَالْمُرْسَلِینَ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ سَیدِ النَّبِیینَ، وَوَصِی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ سَیدِ الْوَصِیینَ، أَشْهَدُ أَنَّک یا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ أَمِینُ اللّهِ وَابْنُ أَمِینِهِ، عِشْتَ مَظْلُوماً، وَمَضَیتَ شَهِیداً، وَأَشْهَدُ أَنَّک الْإِمامُ الزَّکی الْهادِی الْمَهْدِی. اللّهُمَّ صَلِّ عَلَیهِ وَبَلِّغْ رُوحَهُ وَجَسَدَهُ عَنِّی فِی هذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِیةِ وَالسَّلامِ؛
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْحُسَینِ بْنِ عَلِی الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ، قَتِیلِ الْکفَرَةِ، وَطَرِیحِ الْفَجَرَةِ، السَّلامُ عَلَیک یا أَبا عَبْدِاللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، أَشْهَدُ مُوقِناً أَنَّک أَمِینُ اللّهِ وَابْنُ أَمِینِهِ، قُتِلْتَ مَظْلُوماً، وَمَضَیتَ شَهِیداً، وَأَشْهَدُ أَنَّ اللّهَ تَعالَی الطَّالِبُ بِثارِک، وَمُنْجِزٌ مَا وَعَدَک مِنَ النَّصْرِ وَالتَّأْییدِ فِی هَلاک عَدُوِّک وَ إِظْهارِ دَعْوَتِک،
وَأَشْهَدُ أَنَّک وَفَیتَ بِعَهْدِ اللّهِ، وَجاهَدْتَ فِی سَبِیلِ اللّهِ، وَعَبَدْتَ اللّهَ مُخْلِصاً حَتَّی أَتاک الْیقِینُ، لَعَنَ اللّهُ أُمَّةً قَتَلَتْک، وَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً خَذَلَتْک، وَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً أَلَّبَتْ عَلَیک، وَأَبْرَأُ إِلَی اللّهِ تَعالی مِمَّنْ أَکذَبَک وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّک وَاسْتَحَلَّ دَمَک،
بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یا أَبا عَبْدِاللّهِ، لَعَنَ اللّهُ قاتِلَک، وَلَعَنَ اللّهُ خاذِلَک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ سَمِعَ وَاعِیتَک فَلَمْ یجِبْک وَلَمْ ینْصُرْک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ سَبَی نِساءَک، أَنَا إِلَی اللّهِ مِنْهُمْ بَرِیءٌ، وَمِمَّنْ والاهُمْ وَمالَأَهُمْ وَأَعانَهُمْ عَلَیهِ، وَأَشْهَدُ أَنَّک وَالْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِک کلِمَةُ التَّقْوَی، وَبابُ الْهُدَی، وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقی، وَالْحُجَّةُ عَلَی أَهْلِ الدُّنْیا، وَأَشْهَدُ أَنِّی بِکمْ مُؤْمِنٌ، وَبِمَنْزِلَتِکمْ مُوقِنٌ، وَلَکمْ تابِعٌ بِذاتِ نَفْسِی، وَشَرایعِ دِینِی، وَخَواتِیمِ عَمَلِی، وَمُنْقَلَبِی فِی دُنْیای وَآخِرَتِی.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْحُسَینِ بْنِ عَلِی الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ، قَتِیلِ الْکفَرَةِ، وَطَرِیحِ الْفَجَرَةِ، السَّلامُ عَلَیک یا أَبا عَبْدِاللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، أَشْهَدُ مُوقِناً أَنَّک أَمِینُ اللّهِ وَابْنُ أَمِینِهِ، قُتِلْتَ مَظْلُوماً، وَمَضَیتَ شَهِیداً، وَأَشْهَدُ أَنَّ اللّهَ تَعالَی الطَّالِبُ بِثارِک، وَمُنْجِزٌ مَا وَعَدَک مِنَ النَّصْرِ وَالتَّأْییدِ فِی هَلاک عَدُوِّک وَ إِظْهارِ دَعْوَتِک،
وَأَشْهَدُ أَنَّک وَفَیتَ بِعَهْدِ اللّهِ، وَجاهَدْتَ فِی سَبِیلِ اللّهِ، وَعَبَدْتَ اللّهَ مُخْلِصاً حَتَّی أَتاک الْیقِینُ، لَعَنَ اللّهُ أُمَّةً قَتَلَتْک، وَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً خَذَلَتْک، وَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً أَلَّبَتْ عَلَیک، وَأَبْرَأُ إِلَی اللّهِ تَعالی مِمَّنْ أَکذَبَک وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّک وَاسْتَحَلَّ دَمَک،
بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یا أَبا عَبْدِاللّهِ، لَعَنَ اللّهُ قاتِلَک، وَلَعَنَ اللّهُ خاذِلَک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ سَمِعَ وَاعِیتَک فَلَمْ یجِبْک وَلَمْ ینْصُرْک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ سَبَی نِساءَک، أَنَا إِلَی اللّهِ مِنْهُمْ بَرِیءٌ، وَمِمَّنْ والاهُمْ وَمالَأَهُمْ وَأَعانَهُمْ عَلَیهِ، وَأَشْهَدُ أَنَّک وَالْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِک کلِمَةُ التَّقْوَی، وَبابُ الْهُدَی، وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقی، وَالْحُجَّةُ عَلَی أَهْلِ الدُّنْیا، وَأَشْهَدُ أَنِّی بِکمْ مُؤْمِنٌ، وَبِمَنْزِلَتِکمْ مُوقِنٌ، وَلَکمْ تابِعٌ بِذاتِ نَفْسِی، وَشَرایعِ دِینِی، وَخَواتِیمِ عَمَلِی، وَمُنْقَلَبِی فِی دُنْیای وَآخِرَتِی.