عبارات مورد جستجو در ۲۴۳۴۸ گوهر پیدا شد:
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۳۲
عهدی به سر زبان خود بربستی
صد خانه پر از بتان یکی نشکستی
تو پنداری به یک شهادت رستی
فردات کند خمار کاکنون مستی
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۵۴
گیرم که هزار مصحف از بر داری
با آن چه کنی که نفس کافر داری
سر را به زمین چه می نهی بهر نماز
آنرا به زمین بنه که بر سر داری
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۶۱
از کبر مدار هیچ در دل هوسی
کز کبر به جایی نرسیدست کسی
چون زلف بتان شکستگی عادت کن
تا صید کنی هزار دل در نفسی
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۶۳
گر شهره شوی به شهر، شرالناسی
ورخانه نشینی همگی وسواسی
به زان نبود که همچو خضر و الیاس
کس نشناسد ترا تو کس نشناسی
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۶۹
وصافی خود به رغم حاسد تا کی
ترویج چنین متاع کاسد تا کی
تو معدومی خیال هستی از تو
فاسد باشد خیال فاسد تا کی
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۷۰
ای دل زشراب جهل مستی تا کی
وی نیست شونده لاف هستی تا کی
گر غرقهٔ بحر غفلت و آز نه‌ای
تردامنی و هواپرستی تا کی
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۷۳
تا بتوانی بکش به جان بار دلی
می‌کوش که تا شوی ز دل یار دلی
آزار دلی مجو که ناگاه کنی
کار دو جهان در سر آزار دلی
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۷۹
گر در طلب گوهر کانی کانی
ور زنده به بوی وصل جانی، جانی
القصه حدیث مطلق از من بشنو
هر چیز که در جستن آنی، آنی
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۸۰
میدان فراخ و مرد میدانی، نی
مردان جهان چنانکه می دانی، نی
در ظاهرشان به اولیا می‌مانند
در باطنشان بوی مسلمانی، نی
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۸۲
گر طاعت خود نقش کنم بر نانی
و آن نان بنهم پیش سگی بر خوانی
و آن سگ سالی گرسنه در زندانی
از ننگ بر آن نان ننهد دندانی
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۸۹
تا چند سخن تراشی و رنده زنی
تا کی به هدف تیر پراکنده زنی
گر یک ورق از علم خموشی خوانی
بسیار بدین گفت و شنوخنده زنی
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۹۱
خواهی چو خلیل کعبه بنیاد کنی
و آنرا به نماز و طاعت آباد کنی
روزی دو هزار بنده آزاد کنی
به زان نبود که خاطری شاد کنی
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۹۲
گر زانکه هزار کعبه آزاد کنی
به زان نبود که خاطری شاد کنی
گر بنده کنی ز لطف آزادی را
بهتر که هزار بنده آباد کنی
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۹۶
دنیای دنی پر هوس را چه کنی
آلودهٔ هر ناکس و کس را چه کنی
آن یار طلب کن که ترا باشد و بس
معشوقهٔ صد هزار کس را چه کنی
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۹۷
تا ترک علایق و عوایق نکنی
یک سجدهٔ شایستهٔ لایق نکنی
حقا که ز دام لات و عزی نرهی
تا ترک خود و جمله خلایق نکنی
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۷۰۰
از سادگی و سلیمی و مسکینی
وز سرکشی و تکبر و خود بینی
بر آتش اگر نشانیم بنشینم
بر دیده اگر نشانمت ننشینی
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۷۰۲
ای دل اگر آن عارض دلجو بینی
ذرات جهان را همه نیکو بینی
در آینه کم نگر که خودبین نشوی
خود آینه شو تا همگی او بینی
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۷۰۴
هان مردان هان و هان جوانمردان هوی
مردی کنی و نگاه داری سر کوی
گر تیر آید چنانکه بشکافد موی
زنهار زیار خود مگر دانی روی
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۷۰۶
تحقیق معانی ز عبارات مجوی
بی رفع قیود و اعتبارات مجوی
خواهی یابی ز علت جهل شفا
قانون نجات از اشارات مجوی
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۷۰۷
در ظلمت حیرت ار گرفتار شوی
خواهی که ز خواب جهل بیدار شوی
در صدق طلب نجات، زیرا که به صدق
شایستهٔ فیض نور انوار شوی