عبارات مورد جستجو در ۶۰۰۶ گوهر پیدا شد:
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۱۸۱
با آنکه زیان شدست یکسر قلمت
هم می نکند یاد ز چاکر قلمت
هر چند که بر خطا قلم می نرود
نامم بخطا نمی رود بز قلمت
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۱۹۲
آن باده که چشم عیش روشن دارد
همواره ز دست من نشیمن دارد
منگر تو بدان که من چه دارم بر دست
آن بین تو که او چه دست بر من داد
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۲۱۱
ساقی بر من چو جام روشن بنهاد
جانم بهوای خدمتش تن بنهاد
عقلم چو صراحی ار چه گرد نکش بود
حالی چو پیاله دید گردن بنهاد
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۲۵۷
می پنبۀ عقل هرزه گو داند کرد
می چارۀ درد دل نکو داند کرد
تو می خور و کار غم بدو باز گذار
کین خدمت غم بشرط او داند کرد
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۲۶۹
غمگین دل من غم همه عالم خورد
هر کجا که غمی دید همه در هم خورد
ناخورده غنی نماند شاید که کنون
شادیّ دلم خورم که چندین غم خورد
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۲۷۵
هر لحظه فلک بهانه یی آغازد
تا از پی من درد دلی بر سازد
زین پس من و عیش خوش که از کیسۀ عمر
زین بیش بخرج غم نمی پردازد
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۳۳۲
اکنون که ز خوشدلی در ایّام نماند
یک همدم پخته جزمی خام نماند
دست طرب از ساغر می باز مگیر
امروز که دستگیر جز جام نماند
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۳۵۶
این قوم بجز غصه و دردت ندهد
جز خون جگر هیچ بخودت ندهند
بسیار چو تیغ اگر زنی سر برسنگ
تا گرم نباشی آب سردت ندهند
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۳۵۸
آنان که طریق علم می پیمایند
و آنان که ز جهل ژاژها می خایند
هر چند ز راه مختلف می آیند
مقصود تویی چو راز دل بگشایند
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۴۰۹
می خوارگی اندر مه دی می باید
همدم همه ساله نای و نی می باید
روی زمی از برف سپیداب گرفت
گلگونه اش از جرعۀ می می باید
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۴۳۹
در کار سخن رنج کشیدم بسیار
و اکنون زسخن شدم بیک ره بیزار
من کار سخن راست بکردم چونگار
لیکن بسخن راست نمی گردد کار
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۵۳۲
یاری که ندارد از لبش جام طمع
کردیم درو بر غم ایام طمع
بنگر تو بدین دست و دل و کیسه و صبر
سودای که می برم من خام طمع
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۵۴۵
از حادثه ها اگر چه باشم دلتنگ
وز واقعه ها اگر چه دارم صد رنگ
کارم بنواشود چو پیدا گردد
رخسارۀ دختر رز از پردۀ چنگ
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۵۵۸
شد عمر و نشد هیچ مرادی حاصل
وز بهر سفر نگشت زادی حاصل
از علم نشد وجه نجاتی حاصل
وز عقل نگشت اعتقادی حاصل
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۵۵۹
کردم ز سفر رمج و عنایی حاصل
ناگشته مرا هیچ ز جایی حاصل
تن چون وزن کردم و ترسم نشود
جز رشته فروی رشته تایی حاصل
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۵۶۳
آتش چو فکند باد در خرمن گل
بر خاک چکید آب پیراهن گل
ای ساقی می دست تو و دامن گل
وی دختر رز خون تو در گردن گل
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۶۰۴
چون کوس ز پرخاش بود آوازم
چون نیزه بسر بجنگ دشمن یازم
چون تیر به تنها شکنم قلب عدو
چون تیغ برهنه بر سر او تازم
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۶۱۱
بیمارم و زیر بار غم می باشم
تا شود شویّ و من دژم می باشم
روزی که بتر بوم بهت می افتد
آخر نه چنان به هم که هم می باشم
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۶۹۰
در عرضگه سپاهت ای شاه ز من
حقّا که بچشم خویش دیدم روشن
از حلقة نعلها زمین زیر زره
وز صفحۀ تیغها هوا در جوشن
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۷۰۵
امروز منم زبیم جان نا ایمن
فردا ز عذاب جاودان نا ایمن؟
بیچاره کجا رخت سعادت بنهد
آنکس که بود در دو جهان نا ایمن